اش انگشتانت گره میخورد

ڪاش انگشتانت گِره میخورد
بہ "دستانم"
دلت پُر میشد از عشق "من"
آن گاه
دنیا خلاصہ میشد
در آغوشِ "مردانه ات"

#ناشناس
دیدگاه ها (۱)

"یک فردِ خوبهمیشه در ذهنِ تو می مانَد،یک فردِ بهترهمیشه در ر...

دوست داشتنت رادو قسمت کردم...تا هم در دلم باشیهم در سرم#ناشن...

تونه در فلورانس خوشبخت خواهی شدنه در پاریس و نه در بارسلونا!...

دوستت دارم از صبحِ آغوش توبرمےخیزددوستت دارمازهُرم دستان توم...

پارت معرفی

{شهیدانه..}

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۲#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط