سکوتی بود بر قلبم که با آن می زدم فریاد

سکوتی بود بر قلبم که با آن می زدم فریاد/
اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد
دیدگاه ها (۳)

من و دخترم همین چندسال دیگه یهویی ایشاللهآمین بلند لوتفن :-D

نازد به خودش خدا که حیدر دارد دریای فضائلی مطهر دارد همتای ...

بسلامتی پسرااااااااا :-D

اعتراف سختی بود خخخخخ

‌ مرا؛به یاد بیاور...مرا ز یاد مبر....که انعکاسِ صدایم... در...

رفتن او، پایان خوش تو بود یا آغاز یک درد بی‌پایان ؟او رفت و ...

بی‌پاسخ نه فریاد زدم نه خواهشی کردم فقط ماندم در سکوت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط