بیپاسخ
بیپاسخ
نه فریاد زدم
نه خواهشی کردم
فقط ماندم
در سکوتی که هیچکس نشنید💔
او گفت که رفتم
اما من در خود شکستم
در پیامی که هرگز نرسید
در نگاهی که هرگز بازنگشت
نه خشم داشتم
نه انتقام
فقط اشکی که بیاجازه
بر گونهام لغزید
و حالا
در این شبِ بیپناه
تنها واژههایم
مرا در آغوش میگیرند💔
نه فریاد زدم
نه خواهشی کردم
فقط ماندم
در سکوتی که هیچکس نشنید💔
او گفت که رفتم
اما من در خود شکستم
در پیامی که هرگز نرسید
در نگاهی که هرگز بازنگشت
نه خشم داشتم
نه انتقام
فقط اشکی که بیاجازه
بر گونهام لغزید
و حالا
در این شبِ بیپناه
تنها واژههایم
مرا در آغوش میگیرند💔
- ۴۶۲
- ۰۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط