پارت:28
پارت:28
ویو ات
وارد کلاس شدم نشستم پیش لیا معلم داشت درس میداد زنگ خونه خورد لیا فرار کرد،کیفمو برداشتم رفتم از کلاس بیرون.داشتم راه میرفتم که یکی از کیفم گرفت......
برگشتم کوک بود
ات:ولم کن وگرنه....
کوک:وگرنه چی؟
ویو کوک
دیدم ات از کلاس رفت بیرون خاستم یکم اذیتش کنم رفتم دنبالش.....
کیفشو گرفتم وایساد......
ات:میزنم دل و دماغتو یکی میکنم (عع😑)
کوک خندید
ات:چته میخندیکوک:نیشخندی میزنه میگه تو فسقلی زورت میخواد به من برسه هع.
ویو ات
بهش توجه ای نکردم از مدرسه زدم بیرون.
رسیدم خونه رفتم تو اتاقم ولو شدم رو تخت.
با آلارم گوشیم بیدار شدم لیا بود ،جواب دادم.
(مکالمه ات ولیا)
ات:الو؟
لیا: سیلام سلیطممم🤣
ات:خندید ،زنگ زده بودی؟
لیا:آها بیا بریم بار .
ات:ن خستمه.
لیا:یاااااااا ،ات اگه نیومدی میفرستم بدزدنتا.
ات:اوففف باشه.
ویو ات پاشدم رفتم یه حموم ده مینی گرفتم لباسمو پوشیدم (عکس میزارم)یه میکاپ ملایمی کردم و عطر خُنکمو زدم رفتم بیرون.
با صحنه ای که دیدم چشام گرد شد......
خب شرط پارت بعدی ۲۰لایک و ۱۰کامنت
ویو ات
وارد کلاس شدم نشستم پیش لیا معلم داشت درس میداد زنگ خونه خورد لیا فرار کرد،کیفمو برداشتم رفتم از کلاس بیرون.داشتم راه میرفتم که یکی از کیفم گرفت......
برگشتم کوک بود
ات:ولم کن وگرنه....
کوک:وگرنه چی؟
ویو کوک
دیدم ات از کلاس رفت بیرون خاستم یکم اذیتش کنم رفتم دنبالش.....
کیفشو گرفتم وایساد......
ات:میزنم دل و دماغتو یکی میکنم (عع😑)
کوک خندید
ات:چته میخندیکوک:نیشخندی میزنه میگه تو فسقلی زورت میخواد به من برسه هع.
ویو ات
بهش توجه ای نکردم از مدرسه زدم بیرون.
رسیدم خونه رفتم تو اتاقم ولو شدم رو تخت.
با آلارم گوشیم بیدار شدم لیا بود ،جواب دادم.
(مکالمه ات ولیا)
ات:الو؟
لیا: سیلام سلیطممم🤣
ات:خندید ،زنگ زده بودی؟
لیا:آها بیا بریم بار .
ات:ن خستمه.
لیا:یاااااااا ،ات اگه نیومدی میفرستم بدزدنتا.
ات:اوففف باشه.
ویو ات پاشدم رفتم یه حموم ده مینی گرفتم لباسمو پوشیدم (عکس میزارم)یه میکاپ ملایمی کردم و عطر خُنکمو زدم رفتم بیرون.
با صحنه ای که دیدم چشام گرد شد......
خب شرط پارت بعدی ۲۰لایک و ۱۰کامنت
۱۵.۹k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.