دنیای ما اندازه هم نیست

دنیای ما اندازه هم نیست
من عاشق بارون و گیتارم
من روزها تا ظهر می‌خوابم
من هر شبُ تا صبح بیدارم


دنیای ما اندازه هم نیست
من خیلی وقتا ساکتم، سردم
وقتی که میرم تو خودم شاید
پاییز سال بعد برگردم

دنیای ما اندازه هم نیست
می‌بوسمت اما نمی‌مونم
تو دائم از آینده می‌پرسی
من حال فردامم نمی‌دونم

تو فکر یه آغوش محکم باش
آغوش این دیوونه محکم نیست
صد بار گفتم باز یادت رفت
دنیای ما اندازه هم نیست #گیتار من
دیدگاه ها (۱۱)

ساز خود را کوک کن امشب پریشان خاطرم.......زخمه بر جانم بزن ت...

صبح شد،آفتاب آمد...چای را خوردیم،روی سبزه زارِ میزساعت نُه، ...

من در این خلوتِ خاموش سکوتاگر از یادِ تو یادی نکنم، می شکنم....

بی تو دلتنگ ترین شاعرِ پائیز منم ... صاحبِ کوله ای از شعر غم...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

دختر سایه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط