خونریز شدید داشت

خونریزے شدیدے داشتـ..
داخل اتاق عمل،دکتر اشاره کرد کہ چادرم رو دربیارمـ تا راحتتـر مجروح رو جا بہ جا کنمـ
گوشہ چادرم رو گرفت و بریده بریده گفتـ:من دارم میمیرم تا تو چادرت رو درنیارے
دیدگاه ها (۷)

‌بهش گفتم :" پسرم ؛ تو به اندازه کافے جبهه رفتے ، دیگه نرو ؛...

یه روز مثل همیشہ آمادهء شنیدنمتلک هاے ضدّ حجاب و ضدّ چادر بو...

ﺑﻌﻀے ﻫﺎ میگنـ:ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖـ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷہ کافیہنمـاز همـ نخوندے نخونر...

‍ چادرم که خاکی می شود،مادرم غر می زند...اما من یاد چادر خاک...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟳دکتر وارد اتاق عمل شد اتاق ب...

خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط