نشسته بودم کف خیابان بینالحرمین

.
نشسته بودم کف خیابان #بین_الحرمین
دستم را زده بودم زیر چانه ام
و به گنبد حرمت نگاه میکردم؛
نگاهم آرام لغزید و پایین آمد،
تا روی #چــادر م،
چادری که به عشــق تو سر می کنم
خوشحال بودم از #چــادری بودنم،
اینکه همیشه #چـادرم سرم است
نه فقط زمانی که به #مسجد میروم
یا به حرمی می آیم
لبخندت را روی خودم حس می کردم
همانطور که روبروی حــرمــت در
بیـن الح‍ــرمیــن نشسته بودم
من چادرم را هرروز به عشق تو
با افتخار سر می کنم
دستم را به سمت حرمـت
دراز کردم و گفتم:
کمکم کن در این راهی که
انتخاب کرده ام ثابت قدم باشم
و بعد آرام زیر لب گفتم:
.
السَّلامُ عَلَیْکَ ی‍ٰا اَبٰاعَبْدِللَّهِ الْحُسَیْــن(علیه السلام)..
#اللهم_ارزقنا_زیارت_کربلاء
دیدگاه ها (۲۰)

ما تشنه ی عشقیم وشنیدیمکه گفتند...رفع عطش عشق فقط نامحسین اس...

.با همین سوز که دارم بنویسید حسین(ع) هر که پرسید ز یارم بنوی...

زمین بهشت می شود...روزیکه مردم بفهمند هیچ چیز عیب نیست جز قض...

خوشبختی بعنی حسین (علیه السلام )نگاهت کنه به نگاهت محتاجم مو...

"در آغوش شیطان" ---Chapter: 1 Part: 11ویو ته وونامشب هم مثل...

آن سوی آینه P36پیشش دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم(ویو ا.ت ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط