امشب دلم تو را میخواهد

امشب دلم تو را میخواهد

نشسته روی صندلی مقابلم

در سکوت سرد این کافه

تا تو مرا در آغوش کشی . . .


°•○S°•○
دیدگاه ها (۵)

میخواستم همه ی کارهایم را بکنمو یر فرصت دنبال او بروممیخواست...

.گُلمکه صدایت می کنم شمعدانی چه اخمی می کند! مانده ام جانم ر...

"تـــــو"باشـــــےحال همــہ ی جمعــہ هاے بــــے حوصلـــــہ خ...

زمستان اسفندی دارد که تمام بدی های یک سال را با خانه تکانی پ...

تو سکوت مرا بشنو که صدای غمم نرسد به کسیآمده ام تو به داد دل...

یه یادآوری روزانه وسط این همه کار...:)💌💕:خدایا،در میان این ب...

خودم را کشان کشان می رسانم خانه و روی تخت پرت می کنمپلک های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط