چقدرمن به خودم دروغ میگویم...
چقدرمن به خودم دروغ میگویم...
چراکه احساسات درونم رابه دروغ بروزمیدهم...
به راستی ک چقدرسخت است وقتی درونت دلتنگ باشدومجبورباشی بیرونت رابی تفاوت نشان دهی...
چقدرسخت است وقتی درونت تنهاست مجبورباشی دنیای بیرونت رادر جمع بگذرانی...
وای که چقدر سخت است وقتی درونت غمگین است و بارانی لبانت راخندان کنی...
وچه سختترکه مجبورباشی صدای هق هق درونت راباقهقهه های بلندبروزدهی...
چقدرخوب میشد اگرحال دنیای واقعی و دنیای ساختگیم یکی میشد،چقدر خوب میشدکه دنیای ساختگیم تبدیل میشدبه دنیای واقعیم...
تنهادلیلی که مراپابرجانگهداشته فقط یک هماهنگیست،امید،هردودنیای من امیدوارن به بازگشت روزهای خوب،به قطره ای معجزه،ازسوی معبودم...
من امیددارم حال درونم خوب میشود...
چراکه احساسات درونم رابه دروغ بروزمیدهم...
به راستی ک چقدرسخت است وقتی درونت دلتنگ باشدومجبورباشی بیرونت رابی تفاوت نشان دهی...
چقدرسخت است وقتی درونت تنهاست مجبورباشی دنیای بیرونت رادر جمع بگذرانی...
وای که چقدر سخت است وقتی درونت غمگین است و بارانی لبانت راخندان کنی...
وچه سختترکه مجبورباشی صدای هق هق درونت راباقهقهه های بلندبروزدهی...
چقدرخوب میشد اگرحال دنیای واقعی و دنیای ساختگیم یکی میشد،چقدر خوب میشدکه دنیای ساختگیم تبدیل میشدبه دنیای واقعیم...
تنهادلیلی که مراپابرجانگهداشته فقط یک هماهنگیست،امید،هردودنیای من امیدوارن به بازگشت روزهای خوب،به قطره ای معجزه،ازسوی معبودم...
من امیددارم حال درونم خوب میشود...
۳۶۰
۲۰ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.