تاریخچهء فرآوریشیوهء «مزدبگیرداری» (سرمایه داری) – بخش دو
تاریخچهء فرآوریشیوهء «مزدبگیرداری» (سرمایه داری) – بخش دو
______________________________________________________
پیشگفتار:
رونهش (توجه) داشته باشید که در تاریخ "مزدبگیر داری" (سرمایه داری) ، پروتستان ها ، همان مردمگروه (طبقهء) "مزدبگیرداران" (سرمایه داران) هستند . این بدان چرائی (دلیل) است که کلیسای کاتولیک خودش از بزرگترین "رعیتداران" بود ، پایابراین (بنابراین) "مزدبگیرداران" ناچار شدند که مذهبی تازه را برای خود فراهم کنند ، تا در این مبارزهء خود ، مسیحیت را به سرنام (بعنوان) یک پشتیبان ، درکنار خود داشته باشند . باید گفت که مردم "مزدبگیر" نیز در این مبارزه ، از "مزدبگیرداران" پشتیبانی می کردند ، چون زندگی آنها وابسته به پیروزی ایشان بود .
___________________________________________________________________________
آغاز مبارزهء نگره ای (نظری) مزدبگیرداران فلورانسی با کلیسای کاتولیک و پدید آمدن انسانگرائی (اومانیسم)
_____________________________________________________________________
از سال 1300 زادروزی (میلادی) ، با جوانه زدن مزدبگیرداری (بورژوازی) در فلورانس ایتالیا ، کم کم مبارزهء نگره ای (نظری) مزدبگیرداران (بورژواها) با کلیسای کاتولیک ، که پشتیبان "رعیت دارسالاری" بود ، نیز آغاز شد . راستای این مبارزه ، پسزنی (نفی) "باورهای گمان گرایانه" (اعتقادات خرافی) کلیسای کاتولیک و برجسته سازی «توان» و «پاسخگوبودگی» (مسئولیت) انسان بود ؛ و به همین چرائی (دلیل) ، نگریهء (نظریهء) مزدبگیرداران (بورژواها) ، انسانگرائی یا اومانیزم نام گرفت (1). دانته (1321-1265) (2)، نخستین اومانیستی بود که در فلورانس ، کوشید تا با انتشار نوشتار (کتاب) خود بنام "کمدی الهی" ، "باورهای گمان گرایانه" (اعتقادات خرافی) کلیسای کاتولیک را کمی پس بزند و بجای آن "گرایش بسوی تازه جوئی" و "شناخت بهتر جهان" را بنشاند (1). دانته در زمینهء اندیشه های خردشناسانه اش (فلسفی اش) ، خود را وامدار (مدیون) فارابی و سیناپور (ابن سینا) می دانست . پس از دانته ، اندیشمند فلورانسی دیگری بنام بوکاچیو (1375-1313) (3)، در نوشتارش (کتابش) بنام دکامرون ، "خودپارسانمائی" ، فریبکاری ، و جادوگرائی کشیش های کلیسای کاتولیک را به ریشخند گرفت (1).
پیدایش کارکرد راهبردگزاری "نا آشکار" برای مزدبگیرداران بزرگ فلورانسی _________________________________________________________________________
از پایان خیزش کارگران فلورانسی (چومبی ها) در سال 1382 ، "رعیت داران بزرگ" فلورانس به این اندیشه افتادند که از روی دادن دوبارهء چنین خیزش هائی جلوگیری نمایند ؛ تا اینکه در سال 1434 یک " مزدبگیردار و بانکدار " فلورانسی بنام کاسیمو دو مدیچی ، با اینکه فرپیشه ای (مقامی) در دستگاه فرمانروائی فلورانس نداشت ، با به راه انداختن کارهای ساختمانسازی بزرگ ، و پدید آوردن کار و درآمد برای مردمگروه (طبقهء) تازه پدید آمدهء "مزدبگیران" ، دلبند (محبوب) مردم فلورانس شد ؛ بگونه ای که پس از آن ، تنها کسانی می توانستند در فلورانس به فرمانروائی برسند ، که کاسیمو دو مدیچی از آنها پشتیبانی می کرد ؛ و هنگامیکه این کسان (افراد) به فرمانروائی دست می یافتند ، از دستورات کاسیمو دو مدیچی فرمانبری می کردند . بدینگونه برای نخستین بار در جهان "مزدبگیرداران بزرگ" به نیروی راهبردگزاری (سیاستگزاری) نا آشکار دست یافتند (1)(4). با درگذشت کاسیمو دو مدیچی ، نوهء او که لورنزو دو مدیچی نام داشت ، از سال 1469 جای پدربزرگ خود را گرفت (1)(5) . مدیچی ها از انسانگرائی (اومانیسم) پشتیبانی کردند ، و فلورانس را کانون این گرایش اندیشه ای نمودند ، و همچنین دامنهء آنرا از سخنسرائی (ادبیات) فراتر بردند ، و به گستره های هنرهای رازیگری (معماری) ، نگارگری (نقاشی) ، و پیکرتراشی نیز کشاندند (1) . در این رشته های هنری ، هنرمندان انسانگرا (اومانیست) ، هنرآوردهای (آثار هنری) هنگامهء "پیشا مسیحیت" (کلاسیک) را الگوی هنرآوردهای تازهء خود نمودند ؛ و به همین چرائی (دلیل) ، این سبک هنری را ، سبک "بازیابی" (رنسانس) نام داده اند . باید دانست که خیلی زود ، فرهنگ و هنر "بازیابی" (رنسانس) از فلورانس به دیگر کشورهای اروپائی گسترش یافت (1) ؛ و همچنین خیلی زود ، کلیسای کاتولیک نیز به این سبک هنری روی آورد ، و با این کار خود ، توانست به "نمایهء" (ظاهر) کلیسای کاتولیک ، دگرگونی بسیار بزرگی را ببخشد .
پیدایش کارکرد راهبردگزاری "آشکار" برای مزدبگیرداران بزرگ انگلیس از 1485
__________________________________________________________________________
سال ها بود که "بازرگانان و مزدبگیرداران" انگلیس ، که از خاندان یورک (با نشانهء رز سفید) بودند ، هر از چند گاهی ، برا
______________________________________________________
پیشگفتار:
رونهش (توجه) داشته باشید که در تاریخ "مزدبگیر داری" (سرمایه داری) ، پروتستان ها ، همان مردمگروه (طبقهء) "مزدبگیرداران" (سرمایه داران) هستند . این بدان چرائی (دلیل) است که کلیسای کاتولیک خودش از بزرگترین "رعیتداران" بود ، پایابراین (بنابراین) "مزدبگیرداران" ناچار شدند که مذهبی تازه را برای خود فراهم کنند ، تا در این مبارزهء خود ، مسیحیت را به سرنام (بعنوان) یک پشتیبان ، درکنار خود داشته باشند . باید گفت که مردم "مزدبگیر" نیز در این مبارزه ، از "مزدبگیرداران" پشتیبانی می کردند ، چون زندگی آنها وابسته به پیروزی ایشان بود .
___________________________________________________________________________
آغاز مبارزهء نگره ای (نظری) مزدبگیرداران فلورانسی با کلیسای کاتولیک و پدید آمدن انسانگرائی (اومانیسم)
_____________________________________________________________________
از سال 1300 زادروزی (میلادی) ، با جوانه زدن مزدبگیرداری (بورژوازی) در فلورانس ایتالیا ، کم کم مبارزهء نگره ای (نظری) مزدبگیرداران (بورژواها) با کلیسای کاتولیک ، که پشتیبان "رعیت دارسالاری" بود ، نیز آغاز شد . راستای این مبارزه ، پسزنی (نفی) "باورهای گمان گرایانه" (اعتقادات خرافی) کلیسای کاتولیک و برجسته سازی «توان» و «پاسخگوبودگی» (مسئولیت) انسان بود ؛ و به همین چرائی (دلیل) ، نگریهء (نظریهء) مزدبگیرداران (بورژواها) ، انسانگرائی یا اومانیزم نام گرفت (1). دانته (1321-1265) (2)، نخستین اومانیستی بود که در فلورانس ، کوشید تا با انتشار نوشتار (کتاب) خود بنام "کمدی الهی" ، "باورهای گمان گرایانه" (اعتقادات خرافی) کلیسای کاتولیک را کمی پس بزند و بجای آن "گرایش بسوی تازه جوئی" و "شناخت بهتر جهان" را بنشاند (1). دانته در زمینهء اندیشه های خردشناسانه اش (فلسفی اش) ، خود را وامدار (مدیون) فارابی و سیناپور (ابن سینا) می دانست . پس از دانته ، اندیشمند فلورانسی دیگری بنام بوکاچیو (1375-1313) (3)، در نوشتارش (کتابش) بنام دکامرون ، "خودپارسانمائی" ، فریبکاری ، و جادوگرائی کشیش های کلیسای کاتولیک را به ریشخند گرفت (1).
پیدایش کارکرد راهبردگزاری "نا آشکار" برای مزدبگیرداران بزرگ فلورانسی _________________________________________________________________________
از پایان خیزش کارگران فلورانسی (چومبی ها) در سال 1382 ، "رعیت داران بزرگ" فلورانس به این اندیشه افتادند که از روی دادن دوبارهء چنین خیزش هائی جلوگیری نمایند ؛ تا اینکه در سال 1434 یک " مزدبگیردار و بانکدار " فلورانسی بنام کاسیمو دو مدیچی ، با اینکه فرپیشه ای (مقامی) در دستگاه فرمانروائی فلورانس نداشت ، با به راه انداختن کارهای ساختمانسازی بزرگ ، و پدید آوردن کار و درآمد برای مردمگروه (طبقهء) تازه پدید آمدهء "مزدبگیران" ، دلبند (محبوب) مردم فلورانس شد ؛ بگونه ای که پس از آن ، تنها کسانی می توانستند در فلورانس به فرمانروائی برسند ، که کاسیمو دو مدیچی از آنها پشتیبانی می کرد ؛ و هنگامیکه این کسان (افراد) به فرمانروائی دست می یافتند ، از دستورات کاسیمو دو مدیچی فرمانبری می کردند . بدینگونه برای نخستین بار در جهان "مزدبگیرداران بزرگ" به نیروی راهبردگزاری (سیاستگزاری) نا آشکار دست یافتند (1)(4). با درگذشت کاسیمو دو مدیچی ، نوهء او که لورنزو دو مدیچی نام داشت ، از سال 1469 جای پدربزرگ خود را گرفت (1)(5) . مدیچی ها از انسانگرائی (اومانیسم) پشتیبانی کردند ، و فلورانس را کانون این گرایش اندیشه ای نمودند ، و همچنین دامنهء آنرا از سخنسرائی (ادبیات) فراتر بردند ، و به گستره های هنرهای رازیگری (معماری) ، نگارگری (نقاشی) ، و پیکرتراشی نیز کشاندند (1) . در این رشته های هنری ، هنرمندان انسانگرا (اومانیست) ، هنرآوردهای (آثار هنری) هنگامهء "پیشا مسیحیت" (کلاسیک) را الگوی هنرآوردهای تازهء خود نمودند ؛ و به همین چرائی (دلیل) ، این سبک هنری را ، سبک "بازیابی" (رنسانس) نام داده اند . باید دانست که خیلی زود ، فرهنگ و هنر "بازیابی" (رنسانس) از فلورانس به دیگر کشورهای اروپائی گسترش یافت (1) ؛ و همچنین خیلی زود ، کلیسای کاتولیک نیز به این سبک هنری روی آورد ، و با این کار خود ، توانست به "نمایهء" (ظاهر) کلیسای کاتولیک ، دگرگونی بسیار بزرگی را ببخشد .
پیدایش کارکرد راهبردگزاری "آشکار" برای مزدبگیرداران بزرگ انگلیس از 1485
__________________________________________________________________________
سال ها بود که "بازرگانان و مزدبگیرداران" انگلیس ، که از خاندان یورک (با نشانهء رز سفید) بودند ، هر از چند گاهی ، برا
۴.۷k
۰۲ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.