هر شهیدی که می آوردن می رفت توی سردخانه معراج می دید.
هر #شهیدی که می آوردن میرفت توی سردخانه #معراج می دید.
یه بار بهش گفتم: چطوری تو را راه میدن
معمولا سخت می گیرند. گفت: اگه بری التماس کنی نمیزارن،
ولی من سرم را میندازم زیر یه سلام می کنم وارد میشم.
اونا هم فکر میکنن کارهای هستم جلوم را نمیگیرن.
گفتم: خب حالا این چه لذتی داره که این قدر با شوق میری جنازههای شهدا را میبینی.
گفت: میرم توی گوششون یه چیزی میگم، پا میشم میام.
گفتم: چی میگی؟
گفت: بعدا میفهمی!
✨وقتی جنازه علی را آوردند رفتم و کنارش نشستم تویِ گوشش گفتم: علی منو یادت نره...
👌یک آن یاد علی آقا افتادم که سالها
توی گوش شهدا چی میگفته ...!
🌷 #شهید_علی_پیرونظر🌷
یه بار بهش گفتم: چطوری تو را راه میدن
معمولا سخت می گیرند. گفت: اگه بری التماس کنی نمیزارن،
ولی من سرم را میندازم زیر یه سلام می کنم وارد میشم.
اونا هم فکر میکنن کارهای هستم جلوم را نمیگیرن.
گفتم: خب حالا این چه لذتی داره که این قدر با شوق میری جنازههای شهدا را میبینی.
گفت: میرم توی گوششون یه چیزی میگم، پا میشم میام.
گفتم: چی میگی؟
گفت: بعدا میفهمی!
✨وقتی جنازه علی را آوردند رفتم و کنارش نشستم تویِ گوشش گفتم: علی منو یادت نره...
👌یک آن یاد علی آقا افتادم که سالها
توی گوش شهدا چی میگفته ...!
🌷 #شهید_علی_پیرونظر🌷
۷.۸k
۲۴ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.