دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی است

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست
گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت،گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم ! کافیست

#محمد_علی_بهمنی
دیدگاه ها (۱۵)

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مستکه به پیمانه کشی شهره شدم ...

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخورکلبه احزان شود روزی گلستا...

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شددل رمیده ما را رفیق و مونس شدن...

در یلداهای بی نهایت هر روزمانآنقدر به دنبالآرزوهای گم شده ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط