fake taehyung

fake taehyung
part*²⁴

تو فکر بودم یعنی چی چرا دوستش باید بیاد اینجا که گوشیم زنگ خورد
تهیونگ: الو
ا/ت: الو
تهیونگ: خوبی گلم
ا/ت: ممنون چیزی شده
تهیونگ: بعد از کارت بیا پیشم منتظرتم
ا/ت: باش
تهیونگ: خب مزاحم نمیشم مراقب خودت باش خدافظ
ا/ت: خدافظ
بعد از کارم رفتم پیشش
تهیونگ: سلام خوش اومدی
خواست بغلم کنه کنارش زدم
تهیونگ: چیزی شده
ا/ت: نه
تهیونگ: خوب نیستی
ا/ت:یکی از بیمارام یکی مرد
تهیونگ: اها میتونی چند روز نری؟
ا/ت: چرا نرم
تهیونگ: نرو دیگه
ا/ت: خب بگو چرا
تهیونگ: میخوام باهم بریم سفر
ا/ت: سفر؟
همه ی حرفای دوست تهیونگ تو ذهنم بود
تهیونگ: میای
ا/ت: نه
تهیونگ: چرا؟
ا/ت: کار دارم
تهیونگ: ا/ت😢
ا/ت: باش میام چند روز اونجاییم؟
تهیونگ: یک هفته
ا/ت: باشه
تهیونگ: خیلی خوش میگذره مطمئن باش
ا/ت: مطمئنم میشه برم
تهیونگ: اماده کن فردا حرکت میکنیم😁
ا/ت: باشه
تو راه فقط به حرفای جیمین فک میکردم که واقعا او داره باز انتقام میگیره یا جیمین دروغ میده وسایلمو جمع کردم و رفتم خوابیدم

فردا
دیلینگ دیلینگ
تهیونگ: سلام
ا/ت: سلام
تهیونگ: اماده ای
ا/ت: اره امادم
تهیونگ: بریم؟
ا/ت: اره 😁

#فیک
#سناریو