از لب سرختر از خون تو ای شانه به سر

از لب سرخ‌تر از خون تو ای شانه به سر!
سهم من چیست به جز بار غم و خون جگر؟
.
عمر من ریخت به پای تو و از دست تو ریخت
آب در کوزه ی احساس رقیبان دگر
.
با رقیبان "تو" نشستی و به "من" طعنه زدند:
از وفاداری آن دلبر زیبا چه خبر؟
.
نه فقط من، که پس از رفتنت ای ماه غزال!
کار یک بیشه کشیده است به اما و اگر
.
باید از دور تماشاگر آهو باشم
من که تیرم به خطا رفته و عمرم به هدر
دیدگاه ها (۱)

تنها تو که باشی کنار مندلم قرص استاصلا تمام قرص‌هاجز تو ضرر ...

بی واسطه می گویمبی هیچ دلهوره ایی من می خواهمت که داشته باشم...

دڸ بہ غیر از مڹ ســـپرد وسرد شدخستہ و بی اعتــــنا شد … درد ...

همان اولین نگاه ڪهقلبم را به تو دادمانگار جادویت شدمافسوس ڪه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط