د ب غیر از م سپرد وسرد شد

دڸ بہ غیر از مڹ ســـپرد وسرد شد

خستہ و بی اعتــــنا شد … درد شد

مڹ بہ روی او نیــــاوردم ………ولی

مردِ رؤیاهــــایِ مڹ …… "نامرد" شد
دیدگاه ها (۲)

از لب سرخ‌تر از خون تو ای شانه به سر!سهم من چیست به جز بار غ...

تنها تو که باشی کنار مندلم قرص استاصلا تمام قرص‌هاجز تو ضرر ...

همان اولین نگاه ڪهقلبم را به تو دادمانگار جادویت شدمافسوس ڪه...

یاد تو زیباست،میدانم که میدانی چرادیدنت رویاست،میدانم که مید...

پارت معرفی

درون سینه ام صد آرزو مردگل صد آرزو نشکفته پژمرددلم بی روی او...

از یجایے بہ بعد..دیگہ هیچ تلاشے نمیڪنے ..اشڪاتو حروم نمیڪنے ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط