بسیار گریست تا کی بی تاب شد آب

بسیار گریست تا کی بی تاب شد آب
خون ریخت ز دیدگان خوناب شد آب
از شدت تشنه کامی ات ای سقّا
آن روز ز شرم روی تو آب شد آب . . .
دیدگاه ها (۱)

اِبـراهْیـّــم نیـستَماَمّا غــُرورَم رو قربانے کسے کردم کہِ...

به رسم هر روز صبح سلام بر ارباب تشنه لب روز مون رو شروع کنی...

از علقمه آمدی بگو یاس کجاست گلواژه عشق و شور و احساس کجاست د...

به یکتایی ، قسم یکتاست عباس به مردی شهره دنیاست عباس اگر چه ...

از همان روز اول ز روی نازنین اتنمایان بود روزی تو بی ما می ر...

عاشقانه های شبنم

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط