اصلا نباش

اصلا نباش،
اصلا نیا،
اصلا به فکرِ من هم نبودی نبودی...
ولی دلبر جان؛
هر وقت بغض داشتی،هر وقت دستهایت سرد بود،
هروقت به پشت سرت نگاه کردی و کسی نبود،
هر وقت باختی،هروقت هیچ چیز نداشتی برای از دست دادن،
یادت باشد که؛
یک نفر هست که پایِ تمام نیامدن ها و نبودن ها و نخواستن هایت تمام قد ایستاده...
دیدگاه ها (۱)

نم نم باران شعاع چَشم تارم را گرفت چَشم وا کردم غمت دارو ندا...

چقدر خوب استیکی‌ پیدا شود دوست داشتنش مثل خودت باشدبگوید آها...

دوست داشتن !چیزی شبیه به گم شدنه ، توی یه آدم دیگه ....حالا ...

روزی که نباید میرفتی رفتی...شاید روزی که نباید برگردی برگشتی...

دلم پیش تو باشد،جسمم اینجا خانه ای دیگرهوایت در سرم باشد ، س...

سناریو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط