دوست یعنی کسی که

«دوست» یعنی کسی که
وقتی هست آرام باشی
و وقتی نیست چیزی در زندگیت کم باشد «دوست» یعنی
آن جمله‌های ساده و بی‌منظوری که می‌گویی
و خیالت راحت است که از آنها هیچ سوء تعبیری نمی‌شود «دوست» یعنی یک دل اضافه داشتن
برای اینکه بدانی هر بار دلت می‌گیرد
یک دل دیگر هم دلتنگ غمت می‌شود «دوست» یعنی وقت اضافه؛
یعنی تو همیشه عزیزی حتی در وقت اضافه «دوست» یعنی تنهایی‌هایم را می‌سپارم به دست تو
چون شک ندارم می‌فهمیش «دوست» یعنی یک راه دو طرفه٬
یک قدم من؛ یک قدم تو؛
اما بدون شمارش و حساب و کتاب «دوست» یعنی من از بودنت مفتخر و سربلندم،
نه سر به زیر و شرمنده

من ادعا نمی‌کنم که همیشه به یاد «دوستانم» هستم، ولی ادعا می‌کنم که لحظاتی که به یادشان نیستم هم «دوستشون» دارم...
دیدگاه ها (۸)

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ.ﺍﮔﻪ ﺑِﺸﮑﻨﻪ،ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼَﺴﺒﯽ نِمیشهﺩُﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ،مثلِ. دل ...

خسته‌ام.....ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪﻥ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ !!!ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪﻩﺍﻡ ، ﺗﺎ ...

خیلـــے از ماها.......موندیم پاے ڪســـے ڪہ.......ذره اے ارزش...

دوباره می سرایمت" تو" را كه شاعرانه ایبهانه می كند دلم" تو" ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

بخاطر چی می گم کمپ

خب میدونی این وسط فقط یک اشتباه من می بینمکه اونم بار ها و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط