آمدی آرامش جانم شدی

آمــدی آرامـشِ جـانم شدی
قبلہ گاهِ عشق و ایمانم شدی

آمـدی تنهــا دلیلِ شادی و
خنده های ریزِ پنهانم شدی

آمدی وقتی ڪہ زخمی بودم و
مـرهم و دارو و درمــانم شد
دیدگاه ها (۱)

از خودت تعریف نکڹخودت را ثابت کڹ… مڹ زنمنه به شنیده ها...

بـــا تیشه ی خــیــال تراشیـــده ام تو رادر هر بتی که ساخـــ...

‌‌🌺 خرمای💋 لبان عاشقت 🌺 خوردن داشت🙈 🌺 یکـ بـوسـه ڪه قصـد🌺 دل...

به چشمانت سپردم چشم های مست مستم رانگاهت گرم بود و داغ کردی ...

Royal Veil — Part 13 : بعدازظهر تا شب (قبل از شام)بعدازظهر، ...

خون آشام عزیز (62)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط