اسم فیک:سفر مجردی°~°

اسم فیک:سفر مجردی°~°
pt5
ویو شوگا
بعد صحبتم که با جیا تموم شد رو یادم نمیاد ولی وقتی چشامو باز کردم تو بیمارستان بودم
جیمین:هوی تازه پاشدی؟
شوگا: رانندگیت به گ* دادمون
جیمین:هوی درست صحبت کن
شوگا:نمیخوام
جیمین:ایش
شوگا:جیا و جوکیونگ چی
جیمین:نیومدن
شوگا:کجان؟حالشون خوبه‌؟
جیمین:نترس زنگ زدم گفتن خودتون باهم کنار بیایین
شوگا:چه ربطی داشت
جیمین:چمیدونم
شوگا:میخوام برم خونهه
جونگ کوک (دکتر):به به میبینم هر دو نفر به هوش اومدن
شوگا:هردوتون برید گمشید
جونگ کوک:اون تقصیر ما نبود
شوگا:پس مقصر منم؟
کوک:خیلی رو مخی
جیمین:تو چرا سوجون رو نبردی خونت
شوگا:اون گفت میاد خونه ی تو
کوک:با بغض، چرا اسمش رو آوردییی
پرستار : مصتر مین یونگی ک جیمین شی شما مرخص هستید
جیمین:من پام شکسته
شوگا:منم دستم شکسته
جیمین:ما نمی‌توانیم سوار ماشین بشویم
پرستار:به یکی زنگ بزنین ببرتتون
کوک:من میبرمتون
شوگا:نیازی نیست
جیمین:باشه
شوگا:هوی
کوک:الان لباسامو عوض میکنم
________________________
میدونم دارید از فضولی میترکین که بفهمین اون اتفاق چیه😂👌🏻