قلب بنفش (پارت 18)

شنبه:
ارسلان:هستی عقب ننداخت دادگاه رو و من مجبور شدم بعد از جلسه برم دادگاه
هستی:وکیلم پیشم نشسته بود که ارسلان اومد
ارسلان:هستی رو به روم بود
هستی:عسل بم پیام داده بود که انگار دیانا بارداره (عسل دوست هستی بود)
ملیکا(وکیل):هستی خانم دادگاه شروع شد بیا
هستی:ارسلان و وکیلش اومدن من هم رفتم
ارسلان:دادگاه شروع شده بود
5 مین بعد
هستی:من دخترم رو خودم می‌خوام
ارسلان:ولی خب نمیشه
قاضی:دخترتون چند سالشه ،اومده؟
هستی:7 سالشه کلاس دومه ،آره اومده
قاضی:چون هنوز اونقدری بزرگ نشده و به سن قانونی نرسیده نمیتونه پیش پدرش باشه
ارسلان:ولی مادرش شاغله و نمیتونه از اون نگهداری کنه
هستی:پدر ش هم شاغله
ارسلان:ولی..
قاضی:آقای کاشی لطفا بحس نکنید،تا سن 9 سالگی پیش مادرش و بعد از اون هم هر ماه پیش یکیتون
ارسلان:از دادگاه زدم بیرون
هستی:زندگیشو به آتیش میکشم
ارسلان:دیانا رفته بود سونوگرافی بگیره من هم رفتم دنبالش
هستی:رفتم و یکی رو گذاشتم که ارسلان رو تاغیب کنه
ارسلان:رضا زنگ زد بم و گفت که بیام دنبالش بره جایی و بعدشم که خواستم برم دنبال دیانا
دیانا: سونوگرافی رو گرفتم و گفتن احتمالا 60 درصد پسره
از مطب خارج شدم که...
دیدگاه ها (۰)

قلب بنفش(پارت 19)آخرین پارت

ملکه قلب یخیم(پارت 1)

مبارک مبارک بازم تولد داریمممم

قلب بنفش (پارت 17)

نام فیک: عشق مخفیPart: 4 ویو ات*سنگینیه نگاهی رو روی خودم حس...

پارت:۴ (My secret love)

روانی منp45

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط