فیک کور پارت۵۴
جیمین میره پیش وی اما وی نبود.
جیمین:وی کجاست؟جین!
جیمین سریع میدوه به سمت ماشین و میبینه جین توی ماشین بی هوشه.
جیمین:اخیش اینجای.ترسیدم.(نفس،نفس زنان.)باید سریع حرکت کنم.
جیمین میشینه پشت فرمون بعد سریع گازشو میگیره رو میره بیمارستان و جینو میزار پشت در و بعد یکم از بیمارستان فاصلع میگیره و میره با تلفن عمومی زنگ میزنه به شماره ی که روی تابلوی بیمارستان بوده.
مکالمه.
اپراتور:سلام بفرمایید.
جیمین:... .
اپراتور:بفرمایید.
جیمین:... .
اپراتور:الو؟
پایان مکالمه.
جیمین:نمی تونم... .
جیمین میشینه توی ماشین و گریه میکنه و سرشو محکم به فرمون میکوبه و بعد میره مخفیگاه.
بیمارستان.
پرستار:کی بود؟
اپراتور:نمیدونم چیزی نگفت.
پرستار:وا!
اپراتور:از این عوضیا زیاد شده ولش کن.
پرستار:اره ولش کن.
اپراتور:حالا شب میخوای بری بیرون چی میخوای بپوشی؟
پرستار:نمیدونم میخوام الان برم خونه ببینم چی دارم.
اپراتور:خوش بگذره.
پرستار:هرچی نباشه از وایسادن شیفت شب بهتره.
اپراتور:اره.خوش بگذره.
پرستار:بای.
اپراتور:بای.
پرستار میره وسایلشو توی کیفش میزاره و از در میره بیرون که یهو جیغ میزنه و بقیه ی پرستارهای دیگه میدون و میان پیش اون پرستاره و بدن بی جون جینو روی زمین میبینن.
لایک🚑
#فیک_بی_تی_اس #فیک
جیمین:وی کجاست؟جین!
جیمین سریع میدوه به سمت ماشین و میبینه جین توی ماشین بی هوشه.
جیمین:اخیش اینجای.ترسیدم.(نفس،نفس زنان.)باید سریع حرکت کنم.
جیمین میشینه پشت فرمون بعد سریع گازشو میگیره رو میره بیمارستان و جینو میزار پشت در و بعد یکم از بیمارستان فاصلع میگیره و میره با تلفن عمومی زنگ میزنه به شماره ی که روی تابلوی بیمارستان بوده.
مکالمه.
اپراتور:سلام بفرمایید.
جیمین:... .
اپراتور:بفرمایید.
جیمین:... .
اپراتور:الو؟
پایان مکالمه.
جیمین:نمی تونم... .
جیمین میشینه توی ماشین و گریه میکنه و سرشو محکم به فرمون میکوبه و بعد میره مخفیگاه.
بیمارستان.
پرستار:کی بود؟
اپراتور:نمیدونم چیزی نگفت.
پرستار:وا!
اپراتور:از این عوضیا زیاد شده ولش کن.
پرستار:اره ولش کن.
اپراتور:حالا شب میخوای بری بیرون چی میخوای بپوشی؟
پرستار:نمیدونم میخوام الان برم خونه ببینم چی دارم.
اپراتور:خوش بگذره.
پرستار:هرچی نباشه از وایسادن شیفت شب بهتره.
اپراتور:اره.خوش بگذره.
پرستار:بای.
اپراتور:بای.
پرستار میره وسایلشو توی کیفش میزاره و از در میره بیرون که یهو جیغ میزنه و بقیه ی پرستارهای دیگه میدون و میان پیش اون پرستاره و بدن بی جون جینو روی زمین میبینن.
لایک🚑
#فیک_بی_تی_اس #فیک
۳.۳k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.