گفت و گوهای شبانه با کودک درون
گفت و گوهای شبانه با کودک درون
اون: اون برج رو نگاه کن
من : خب ؟
اون: یه روزی طبقه آخرش زندگی می کنی
من : باز شروع کردی به رویا بافتن ؟
اون : آرزوهای دیروزت، هستیِ امروزته
من : دخترم آرزو داریم تا آرزو ....
اون : یادته آرزوت بود ویراستار و معلم بشی ؟
من: یادمه !
اون : الان کجایی ؟
من : یه روزی طبقه آخر اون برج زندگی می کنم
اون : یه روزی طبقه آخر اون برج زندگی می کنید :)
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
اون: اون برج رو نگاه کن
من : خب ؟
اون: یه روزی طبقه آخرش زندگی می کنی
من : باز شروع کردی به رویا بافتن ؟
اون : آرزوهای دیروزت، هستیِ امروزته
من : دخترم آرزو داریم تا آرزو ....
اون : یادته آرزوت بود ویراستار و معلم بشی ؟
من: یادمه !
اون : الان کجایی ؟
من : یه روزی طبقه آخر اون برج زندگی می کنم
اون : یه روزی طبقه آخر اون برج زندگی می کنید :)
#ارغوان_جهانگیری
#گفتگو_با_کودک_درون
۳.۷k
۰۳ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.