ز پاییز است، اندکی از مهر پیداست
ز پاییز است، اندکی از مهر پیداست
حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست...
* غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر
وقتی تو باشی و
من برگ ها را با خیال ت
تنها قدم بزنم.
* بهار من! بپذیرم به شعر پاییزی
غزل غزل به فدایت اگرچه ناچیز است
هنوز بوی تو دارد هوای شعر و غزل
خوشا که شعر تو همچون شکوفه نوخیز است
* هی پاییز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من چندین پاییز باران میخواهد...
* باران غم پاییز است
باران نم اشک چشمه ی پاییز است
این سیل که می بینی روان است به هر سوی
اشک غم عشق دل دیوانه ی پاییز است
* پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را
با سیلی دروغهایت
سرخ می کنم
تا هرگز نفهمی
آنکه بهار سبزم را
به خزان نشاند تو بودی.
حتی در این دوران بی مهری باز هم پاییز زیباست...
* غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر
وقتی تو باشی و
من برگ ها را با خیال ت
تنها قدم بزنم.
* بهار من! بپذیرم به شعر پاییزی
غزل غزل به فدایت اگرچه ناچیز است
هنوز بوی تو دارد هوای شعر و غزل
خوشا که شعر تو همچون شکوفه نوخیز است
* هی پاییز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من چندین پاییز باران میخواهد...
* باران غم پاییز است
باران نم اشک چشمه ی پاییز است
این سیل که می بینی روان است به هر سوی
اشک غم عشق دل دیوانه ی پاییز است
* پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را
با سیلی دروغهایت
سرخ می کنم
تا هرگز نفهمی
آنکه بهار سبزم را
به خزان نشاند تو بودی.
۷.۹k
۱۴ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.