P
P. 4
ویو کوک.
_دختر قشنگم ات بیدار شو لطفا بهوش بیا میخوام دوباره صدای قشنگتو بشنوم دوباره میخوام کیوت بازیاتو بازیگوشیاتو
اون چشمای قشنگتو ببینم لطفا بیدار شو
.....
همینجوری که داشتم با بینیش بازی میکردم که چشاش تکون خورد
اخخخ سرم درد میکنه
(جیغ)
+تودیگه کییی
_یواش دخترم
اها ماسکم
اینم ماسکم
+ چی. تو....
_اره من جونگ کوکم بابات
+ بابا(بغض)
_ات
+ (گریه) بابااااا دلم... هق دلم برات تنگ شده بود.... هق.. هق. باباییییی
_(بغض) منم دلم برات تنگ شده بود و بانی کوچولوم
+ بابا
_جانم گرلم
+ لطفا لطفا دیگه ترکم نکن
_دیگه نمیزارم یه لحظه ام ناراحت باشی پس دیگه گریه نکن
+بابا میتونم یه چیزی ازت بپرسم
_اوهوم
+ میشه دیگه برنگردم خونه من با وجود مامان نمیتونم بابامو ببینم
_اره چرا که نه
_ات
+ بله بابا
_خیلی دوست دارم
+ ها؟ منظورت چیه
_میگم میای با خودم ازدواج کنی؟ حالا که دیگه بابای واقعیت نیستم
+چی داری میگی(تعجب)
.........
_(خنده) قیافشو نگا تروخدا فک کردی میزارم ازدواج کنی؟ نخیر من باباتم میخوام تا آخرش با من باشی تا همیشه این صورت و صدای نازت و خودت و ببینم
فهمیدی؟
+ بابا شوخی مسخره ای بود(خجالت)
یعنی من نمیتونم دوست پسر داشته باشم؟
_(جدی) نکنه داری ها؟
+ نه بابا سنم کمه هنو(ترس)
_منظورت چیه نکنه با یکی دوست شدی؟
+ ها؟
_اره؟
+ اره؟
_بیا ولت کردم اینجوری شد
+ نه فقط یکی هس ....
_خب؟؟
ااا فقط باهاش چت میکنم
_چع غلطا
گوشیت تا یه هفته دست من میمونه تا تکلیفت روشن شه
مامانت میدونس؟
+ اره
_چه غلطا
+ بابا ولشش گوشیمو نگیر لطفا
_نچ نچ بدو بخواب 10دقیقه به 9مونده باید بخوابی و صبح زود ییدار بشی
+ ای بابا
_هیش قول میدم فردا ببرمت شهربازی
+. ـ... اخ جوووووون
_اینم از گوشیت
+ اا نه
_یه بوس به بابا بده بعدم بخواب
یه بوس از لپش کردم و بعدم رفتم زیر پتو
_شب بخیر بانی کوچولوم
+ شب بخیر بابا
.....
پایان...
امیدوارم خوشتون اومده باشه
ویو کوک.
_دختر قشنگم ات بیدار شو لطفا بهوش بیا میخوام دوباره صدای قشنگتو بشنوم دوباره میخوام کیوت بازیاتو بازیگوشیاتو
اون چشمای قشنگتو ببینم لطفا بیدار شو
.....
همینجوری که داشتم با بینیش بازی میکردم که چشاش تکون خورد
اخخخ سرم درد میکنه
(جیغ)
+تودیگه کییی
_یواش دخترم
اها ماسکم
اینم ماسکم
+ چی. تو....
_اره من جونگ کوکم بابات
+ بابا(بغض)
_ات
+ (گریه) بابااااا دلم... هق دلم برات تنگ شده بود.... هق.. هق. باباییییی
_(بغض) منم دلم برات تنگ شده بود و بانی کوچولوم
+ بابا
_جانم گرلم
+ لطفا لطفا دیگه ترکم نکن
_دیگه نمیزارم یه لحظه ام ناراحت باشی پس دیگه گریه نکن
+بابا میتونم یه چیزی ازت بپرسم
_اوهوم
+ میشه دیگه برنگردم خونه من با وجود مامان نمیتونم بابامو ببینم
_اره چرا که نه
_ات
+ بله بابا
_خیلی دوست دارم
+ ها؟ منظورت چیه
_میگم میای با خودم ازدواج کنی؟ حالا که دیگه بابای واقعیت نیستم
+چی داری میگی(تعجب)
.........
_(خنده) قیافشو نگا تروخدا فک کردی میزارم ازدواج کنی؟ نخیر من باباتم میخوام تا آخرش با من باشی تا همیشه این صورت و صدای نازت و خودت و ببینم
فهمیدی؟
+ بابا شوخی مسخره ای بود(خجالت)
یعنی من نمیتونم دوست پسر داشته باشم؟
_(جدی) نکنه داری ها؟
+ نه بابا سنم کمه هنو(ترس)
_منظورت چیه نکنه با یکی دوست شدی؟
+ ها؟
_اره؟
+ اره؟
_بیا ولت کردم اینجوری شد
+ نه فقط یکی هس ....
_خب؟؟
ااا فقط باهاش چت میکنم
_چع غلطا
گوشیت تا یه هفته دست من میمونه تا تکلیفت روشن شه
مامانت میدونس؟
+ اره
_چه غلطا
+ بابا ولشش گوشیمو نگیر لطفا
_نچ نچ بدو بخواب 10دقیقه به 9مونده باید بخوابی و صبح زود ییدار بشی
+ ای بابا
_هیش قول میدم فردا ببرمت شهربازی
+. ـ... اخ جوووووون
_اینم از گوشیت
+ اا نه
_یه بوس به بابا بده بعدم بخواب
یه بوس از لپش کردم و بعدم رفتم زیر پتو
_شب بخیر بانی کوچولوم
+ شب بخیر بابا
.....
پایان...
امیدوارم خوشتون اومده باشه
- ۳.۸k
- ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط