(عشق واقعی)
(عشق واقعی)
پارت ۸
از زبون ۱/ت:
۲ سال بعد حامله شدم و اسم دخترمون رو لونا گذاشتم الانم ۶ سالشه (علامت لونا ☆)
داشتم با لونا بازی میکردم که گفت
☆ مامانی بیا بلیم بابا هم بیالیم تا اونم ما با بازی تونه
* باشه عزیزم بیا بریم
☆ بابا بیا با هم بازی تونیم
& به به دو تا فرشته اومدن اینجا باشه بیا بریم ولی اول بیا اینجا
داشتن در گوشی باهم حرف میزدن یه یه دفعه به من حمله کردن و قلقلکم دادن
* وایی بسه بسه
& باشه (خنده زیاد)
☆ باشه مامانی جونم
اینم از زندگی شیرین من ❤
پایان 😊
پارت ۸
از زبون ۱/ت:
۲ سال بعد حامله شدم و اسم دخترمون رو لونا گذاشتم الانم ۶ سالشه (علامت لونا ☆)
داشتم با لونا بازی میکردم که گفت
☆ مامانی بیا بلیم بابا هم بیالیم تا اونم ما با بازی تونه
* باشه عزیزم بیا بریم
☆ بابا بیا با هم بازی تونیم
& به به دو تا فرشته اومدن اینجا باشه بیا بریم ولی اول بیا اینجا
داشتن در گوشی باهم حرف میزدن یه یه دفعه به من حمله کردن و قلقلکم دادن
* وایی بسه بسه
& باشه (خنده زیاد)
☆ باشه مامانی جونم
اینم از زندگی شیرین من ❤
پایان 😊
۳.۶k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.