روزی که تو آرایشگاه

روزی که تو آرایشگاه
نشستم منتظرتم
دل تو دلم نیست که بیام ببینمت ...
صدای دزدگیر ماشینو میشنوم ...
یهو جیغ میزنم ... واااای عاقامون اومد ...
همه ی اونایی که نشستن تو آرایشگاه میزنن زیر خنده ...
یه دفه صدای در میاد ...
میرم پشت در قایم میشم ...
در باز میشه میگی : عروس خوشگل من آمادس ؟
آرایشگر میگه : اومدن دنبالش بردنش ...
عصبی میشی و میگی : کی بردتش؟
اصلا اون بدون من ک جایی نمیره !
از پشت در میام بیرون چشام چهار تا میشه زل میزنم تو چشمات تو هم خیره میشی به سر تا پام میگی : اووووووف خانوممو نگاا چه جیگری شده
منم میگم : چه خوشتیپ شدی عاقایییییییم
محکم بغلم میکنی میگی : ترسوندیم خانومیییییم
دستمو میگیری و میگی : بریم زندگییییم ؟
بریم نفسمممم... بعدش دسته گلمو بهم میدیو میری
میریم دم ماشین ...
درو واسم باز میکنی و میگی : بفرمایید خانوممممم
با یه چشمک ازت تشکر میکنم و میشینم
میای تو و حرکت میکنیم ... تو راه کلی باهم میخندیم
میگم : عاااقااایییییی ؟
میگی : جون دلم خانومم ؟
الان خوشبخت ترین زن دنیام ...
ان شالله که همتون به اون روز برسین زودتر....
دیدگاه ها (۶)

بـگـو نـــگـــاتـــ چــیـ دارهـــ کـــهـــ ایـــنـــجـــور ت...

poooff

یه روزی اومدی تو زندگیم گفتی دوست دارم گفتم ولی من که با هیش...

صدای پات رو میشنوم که از دور داری میای. ینی خیلی‌وقت بود که ...

فرار من

خب یه رمان نوشتم نمی‌دونم خوبه یانه پارت اول دعوای تهکوک هست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط