یه روزی اومدی تو زندگیم
یه روزی اومدی تو زندگیم
گفتی دوست دارم
گفتم ولی من که با هیشکی دوس نمیشم
انقده مظلوم شدی لعنتی که دلم برات سوخت
گفتم باشه بیا قلبم مال تو
یادته ؟ چقد با هم حرف زدیم :)
یادته رفتم خرید ؟ لباسیو که برات فرستادم پسندیدی خریدمش
بهم گفتی چقد خوشگل شدی
چقد عاشق اون لباسه بودم
یکم گذشت گفتی برو نمیخوامت
گفتم آخه چرا
گفتی چون دوست ندارم
گفتم ولی حرفای قبلنت چی؟
گفتی میخواستم باهات بازی کنم
یادته حالم بد شد؟
مریض شده بودم
وقتی حالمو دیدی گفتی ببخشید غلط کردم
گفتم ینی دوسم داری؟
گفتی آره عشقم
اون شب که از بیمارستان اومدم یادته؟
تا هفت صب حرف زدیم
گفتی آخه برا من کی بهتر از توعه؟
دوباره یکم گذشت
بهم گفتی دوست ندارم
گفتی بیا قلبتو پس بگیر و ببر
گفتم توروخدا
گفتی نمیخوامت
میدونم نفهمیدی شبایی که تا صبح اشک ریختمو
ولی حالا بزار من بهت بگم
اون شب که بهم گفتی برو
اون شب که قلبی که بهت سالم داده بودمو تیکه تیکه بهم پس دادی
تا صبح گریه کردم
صبحش بچه ها بهم گفتن خره واسه اون اینجوری گریه کردی؟
شبی جنازه شدی
دو روز دیگه اسمشم یادت نمیاد
یکم دیگه گذشت
یادته چقد پشتم به همه بد گفتی؟
دوستات همه بم میگفتن دیوونه تو این چن وقت فقط سوژه خنده ی ما بودی
گفتم ولی من دوسش دارم
بهم خندیدین
گفتم جوابشو پس میدین
بهم خندیدین
میخواستم فراموشت کنم عشقم
اون لباسه بود خریدمش
اون که عاشقش بودما
دلم نیومد بندازمش دور ولی دیگه هیچوقت نپوشیدمش
لعنتی میخواستم فراموشت کنم ولی اسمتو که میشنیدم دلم میلرزید
لعنتی آهنگایی که دوس داشتیو گوش میکردم اشکام بی اختیار از گوشه ی چشمم میریخت
همه گفتن میگذره
فراموشش میکنی
میدونی چیه لعنتی؟
الان یه سال و پنج ماه و هشت روز و هشت ساعت و سه دیقس نیستی
حالا تنها چیزی که ازت دارم یه قلب شکستس که دیگه به هیشکس اعتماد نمیکنه
یه پروفایل که آنلاین بودنش هر تیکه از دله شکستمو هزار تیکه میکنه
Caption by #saba
گفتی دوست دارم
گفتم ولی من که با هیشکی دوس نمیشم
انقده مظلوم شدی لعنتی که دلم برات سوخت
گفتم باشه بیا قلبم مال تو
یادته ؟ چقد با هم حرف زدیم :)
یادته رفتم خرید ؟ لباسیو که برات فرستادم پسندیدی خریدمش
بهم گفتی چقد خوشگل شدی
چقد عاشق اون لباسه بودم
یکم گذشت گفتی برو نمیخوامت
گفتم آخه چرا
گفتی چون دوست ندارم
گفتم ولی حرفای قبلنت چی؟
گفتی میخواستم باهات بازی کنم
یادته حالم بد شد؟
مریض شده بودم
وقتی حالمو دیدی گفتی ببخشید غلط کردم
گفتم ینی دوسم داری؟
گفتی آره عشقم
اون شب که از بیمارستان اومدم یادته؟
تا هفت صب حرف زدیم
گفتی آخه برا من کی بهتر از توعه؟
دوباره یکم گذشت
بهم گفتی دوست ندارم
گفتی بیا قلبتو پس بگیر و ببر
گفتم توروخدا
گفتی نمیخوامت
میدونم نفهمیدی شبایی که تا صبح اشک ریختمو
ولی حالا بزار من بهت بگم
اون شب که بهم گفتی برو
اون شب که قلبی که بهت سالم داده بودمو تیکه تیکه بهم پس دادی
تا صبح گریه کردم
صبحش بچه ها بهم گفتن خره واسه اون اینجوری گریه کردی؟
شبی جنازه شدی
دو روز دیگه اسمشم یادت نمیاد
یکم دیگه گذشت
یادته چقد پشتم به همه بد گفتی؟
دوستات همه بم میگفتن دیوونه تو این چن وقت فقط سوژه خنده ی ما بودی
گفتم ولی من دوسش دارم
بهم خندیدین
گفتم جوابشو پس میدین
بهم خندیدین
میخواستم فراموشت کنم عشقم
اون لباسه بود خریدمش
اون که عاشقش بودما
دلم نیومد بندازمش دور ولی دیگه هیچوقت نپوشیدمش
لعنتی میخواستم فراموشت کنم ولی اسمتو که میشنیدم دلم میلرزید
لعنتی آهنگایی که دوس داشتیو گوش میکردم اشکام بی اختیار از گوشه ی چشمم میریخت
همه گفتن میگذره
فراموشش میکنی
میدونی چیه لعنتی؟
الان یه سال و پنج ماه و هشت روز و هشت ساعت و سه دیقس نیستی
حالا تنها چیزی که ازت دارم یه قلب شکستس که دیگه به هیشکس اعتماد نمیکنه
یه پروفایل که آنلاین بودنش هر تیکه از دله شکستمو هزار تیکه میکنه
Caption by #saba
۲۸.۳k
۲۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.