من از هزاران مردی که تو را دوست دارند میترسم

من از هزاران مردی که تو را دوست دارند میترسم
من از سیاه لشکری که در عشق تو هستم میترسم
باور کن از وقتی رفتی حس خوبی به دست هایم ندارم
مردی غمگینم که هربار تکه ای از خودش را بخشیده تا خاطره ای داشته باشد . . .



#فی خالِدون . .
دیدگاه ها (۲۴)

در جنگل کلمات تنها با دو حرف خودمان را شناختیم °زن°.و فرقی ن...

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ . ﺭﻓﺘﻦ ...

لا مصب یه سریا،یه جوری دم از پاکی میزنن انگار اومدن استخدام ...

#فی خالِدون . .

کجا رفتی خوش خنده معن تو فقط یک اسم نیستی تو یک خاطره ای یک ...

دو پارتی از چان: (وقتی که هردوتون...)ات: عام سلام چان: اوه س...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط