Pure love

Pure love˖⁠♡
پارت¹
از صب تو شرکت بودمو خسته شده بودم عه راستی معذرت میخوام من کیم تهیونگ هشتم و یه مافیا کوک ک از وقتی عشق و عاشقیشو شروع کرده زیاد شرکت نمیاد منم دیگ خسته شده بودم بلند شدم رفتم عمارتم
-نونا مادرم کجاست؟
نونا+داخل اتاقشونن ولی گفتن میخوان تنها باشن خیلی عصبانی هستن و درد قلبشونم بیشتر شده به دکترشون گفتم بیان ولی گفتن وقت ندارن
-یعنی چی پولشو میگیره زنگ بزن بش ک کمتر از یه ساعت دیگ اینجا باشه
+ولی اقا
-ولی بی ولی سریع برو
از پله ها رفتم طبقه بالا در اتاقمو باز کردمو بدون عوض کردن لباسام خوابم برد
از وقتی ک بابام مرد وارثش شدم و جایگزین بابام شدم(مافیایی منظورشه)
+اقا(در میزنه)
-ام اه بله؟!
+دکتر اومدن سریع بیاید اتاق مادرتون
-اوم برو میام
لباسامو عوض کردم ک دیدم همه خدمت کارا دم در اتاق مامانم جم شده بودن همشونو زدم کنارو رفتم تو اتاق ک دیدم دکتر داره لوازمشو جمع میکنه
-چیشده؟چرا؟چرا وسایلتو جم میکنی؟
دکتر=متاسفم
کیفشو برداشتو رف،خب تنها شدم تنهای تنها اره درسته ک کوکو دارم ولی مادرم مادرم یه چیز دیگ بودم برام مشکلی ک هیچ اولین روز بار اسلحه داشتم ک نگرفتم هفتمین روز ک مامانم از پیشم رفته بود کوک اومد پیشم ولی.....
اولین فیک حمایت بشه تا پارتای بعدی رو هم بزارم