Pure love˖♡
Pure love˖♡
پارت³
خاهرم بلیت گرفتو رف منم همه بادیگاردارو جمع کردم خونه
ت:ببینید بچه
امروز یه عملیات مهمی در پیش داریم
اگه این عملیات خراب بشه با تفنگای خدتون خرابتون میکنم
فهمیدید(با داد)
همه:بله ارباب
اوهوم افرین خب لوکیشنشو براتون میفرستم ک برید
یکی:باید چیکار کنیم؟!
ت:ببینید من از یه دختره خشم ک نه متنفرم میخوام تا میتونم زجرش بدم
یکی دیگ:ارباب (اب دهنشو قورت داد)معذرت میخوام ولی میشه بگید کیه؟دیدیمش؟
ت:هوم اره دیدید
یکی دیگ:کیه؟
ت:پارک مایا
یکی:دوص دختر ارباب جئون؟
همهمه ای برپا شد ک میدونستم یه چیزی میشه یکی به سرعت داشت میرفت بیرون
ت:میموندی شام درس کردم
تفنگ و پر کردمو کشتش
ت:کسی ک بخواد خیانت کنه عاقبتش مث این میشه،جمع کنید تنه لششو
همه:چشم ارباب
نونا(خدمتکار خونشونه ک ته بهش میگه نونا):قربان شام حاضره؟ولی ببخشید میشه داخل خونه کسیو نکشین
ت:ازتون نظر خاستم؟
ن:ببخشید معذرت میخوام
ت:اوک شد بریم ک من خیلی گرسنه ام
¹ساعت بعد
یکی:قربان کی شروع کنیم؟
ت:همین الان خوبه
همه:چشم ارباب کیم
رفتن حاضر شدنو رفتن
ویو کوک
ک-خب مایا نوبت توعه
م+خب الان تو برنده میشی(لباشو اورد جلو به معنی لوس شدن)
ک-هنوز خیلی دیگ مونده
م+اخه شطرنجم شد بازی،من بازی نمیکنم
ک-عه از کس تاحالا؟
م+از الان (سرشو برگردوند)
ک-هوم نظرت چیه بریم غذا درس کنیم؟
م+ام نظری ندارم(بلند شد رف تو اتاق)
بلند شدم رفتم جلو در و در زدم
-خانومم ناراحت شدی
-جوابمو نمیدی
-لیدی نمیخوای باهم اهنگ بخونیم
-خانم پارک من گرسنه ام نمیای غذا درس کنیم
درو ک باز کردم...........
خب شما به من انرژی بدین
پارت³
خاهرم بلیت گرفتو رف منم همه بادیگاردارو جمع کردم خونه
ت:ببینید بچه
امروز یه عملیات مهمی در پیش داریم
اگه این عملیات خراب بشه با تفنگای خدتون خرابتون میکنم
فهمیدید(با داد)
همه:بله ارباب
اوهوم افرین خب لوکیشنشو براتون میفرستم ک برید
یکی:باید چیکار کنیم؟!
ت:ببینید من از یه دختره خشم ک نه متنفرم میخوام تا میتونم زجرش بدم
یکی دیگ:ارباب (اب دهنشو قورت داد)معذرت میخوام ولی میشه بگید کیه؟دیدیمش؟
ت:هوم اره دیدید
یکی دیگ:کیه؟
ت:پارک مایا
یکی:دوص دختر ارباب جئون؟
همهمه ای برپا شد ک میدونستم یه چیزی میشه یکی به سرعت داشت میرفت بیرون
ت:میموندی شام درس کردم
تفنگ و پر کردمو کشتش
ت:کسی ک بخواد خیانت کنه عاقبتش مث این میشه،جمع کنید تنه لششو
همه:چشم ارباب
نونا(خدمتکار خونشونه ک ته بهش میگه نونا):قربان شام حاضره؟ولی ببخشید میشه داخل خونه کسیو نکشین
ت:ازتون نظر خاستم؟
ن:ببخشید معذرت میخوام
ت:اوک شد بریم ک من خیلی گرسنه ام
¹ساعت بعد
یکی:قربان کی شروع کنیم؟
ت:همین الان خوبه
همه:چشم ارباب کیم
رفتن حاضر شدنو رفتن
ویو کوک
ک-خب مایا نوبت توعه
م+خب الان تو برنده میشی(لباشو اورد جلو به معنی لوس شدن)
ک-هنوز خیلی دیگ مونده
م+اخه شطرنجم شد بازی،من بازی نمیکنم
ک-عه از کس تاحالا؟
م+از الان (سرشو برگردوند)
ک-هوم نظرت چیه بریم غذا درس کنیم؟
م+ام نظری ندارم(بلند شد رف تو اتاق)
بلند شدم رفتم جلو در و در زدم
-خانومم ناراحت شدی
-جوابمو نمیدی
-لیدی نمیخوای باهم اهنگ بخونیم
-خانم پارک من گرسنه ام نمیای غذا درس کنیم
درو ک باز کردم...........
خب شما به من انرژی بدین
۸.۴k
۱۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.