من بدبختم پارت

من بدبختم *پارت۸*

مامان:آها
من:خب مامان من برم بخوابم
مامان:چ زود
من:آره خوابم میاد
مامان:برو بخواب شب بخیر
من:شب بخیر
من ویو:
خداروشکر بالاخره میتونم با رویا هام تنها باشم راستی بعد ۱۳ بدر باید برم مدرسه خدااااا اصلا مدرسه رو کی ساخت هاا خدا تو بهم بگو برم بکشمش ولش برم تو رویا هام

فردا/:
من:مامان بزرگ !مامان بزرگ!
م ز:بله؟
من:امروز که مهمون نمیاد درسته؟
م ز:فک نکنم
من:خداروشکر
م ز:چرا مگه مهمونا چیکارت میکنن
من:بسملاه رحمان رحیم اول از همه نمیزارن گوشی نگا کنم دو نمیزارن به دنیای کیپاپم برسن سه.....
م ز:,بسه فهمیدم
من:پس نمی‌خوام بیان
*گوشیم زنگ خورد*
دختر دایی:سلام میهو
من:سلام
دختر دایی:میگم امروز میخوای بریم بیرون
من:نمیدونم باید از مامانم بپرسم اصلا بیا با خودش حرف بزن
*گوشی رو دادن به مامانم*
مامان:سلام خوبی
دختر دایی:خوبم ممنون میگم میشه با ریحانه بریم بیرون
*من با اشاره*
من:نخ بگو نه
مامان:اممم ما خودمون میخوایم بریم بازار نمیشه
دختر دایی:وا حیف شد باش خداحافظ
مامان:خداحافظ
*قطع کرد*
من:مامان بیا بغلم
مامان:چرا نمیخواستی بری؟
من:نه
*بقیش فردا شب میزارم الانم میرم بخوابم بای*
دیدگاه ها (۰)

#سناریو وقتی میفهمن مریضیی ولی نمیگیسوبین:ات خوبی؟مریضی ؟میخ...

#سناریو وقتی میگی خیلی گیر میدی بسه ای ان:من چیزی گفتم که ب...

#سناریووقتی باهم اهنگ خوندین ولی طراح رقص رقص بیسی و بد بهتو...

#سناریو وقتی از شب تا صب تو گوشیتی و بهشون اهمیت نمیدیشیومین...

فیک عشق ابدی

love Between the Tides²²این پارت حذف شده بودتهیونگ: الان کجا...

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط