دنبال سکه می گردم

}{
دنبال سکه می گردم
می خواهم به گذشته ها زنگ بزنم
به روزهای خوب
به دل های بزرگ
به پدرم
به جوانی مادرم
به کودکی که کوچه ها را خاطره کرد
می خواهم زنگ بزنم
به مسیر مدرسه ام
که خنده های مرا فراموش کرده
به نیمکت های پر از یادگاری مهر
به سفره ی خانه که همه دور تا دور با لذت نشسته بودیم و منتظر غذای مادرم بودیم ،
به زمستانی که با زمین قهر نبود
به چراغی
که همه ی ما را
با عشق دور هم جمع می کرد
به عصرها که مادرم با سینی چای می آمد ،
به پدرم که با گلدانهاو باغچه خستگی در میکرد ،
می دانم آن خاطره ها از آن محل
کوچ کرده اند
می دانم هیچ سکه ای
در هیچ گوشی تلفنی
دیگر مرا به آن روزها وصل نخواهد کرد...
دیدگاه ها (۶)

تقدیم به دوستان گلم شب همگی بخیر ممنونم از لایک و کامنتهای ز...

:

ﻣﻦ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﻢ …....

تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستابی فروغم کرده سنگ بچه های رو...

#pain #P⁴«ویو جونگکوک» کانگ: دارید چه غلطی میکنیدد!!! همه بر...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط