پارت ۶۹
- خیلی داری دلبری میکنیاااا
+ نکنم ؟
÷ یونگ دیگه باید بریم
+ ته تو اینجا بودی ؟
÷ فکر کردی من بدون کوک دووم میارم اومده بودم ببینمش
دیدار کوک و ته
ویو کوک
وقتی تهیانگ اومد و نامه رو بهم داد باورم نمیشد که تهیونگ بیاد ولی الان پشت قصر توی بغلش داره غرقم میکنه
÷ کوکی من دلم برات یذره شده بود چرا وقتی فرار کردید نیومدید پیشمون ؟
* دل منم برات تنگ شده بود خودشم جیمین دو تا دلیل محکم برام آورد یک کشورمون بدون صاحب راحت مورد حمله قرار میگرفت دو اگه میومدیمم امپراطور ما رو باز بیرون میکرد پس تصمیم گرفتیم برگردیم و کشورمون و اداره کنیم ولی ته واقعا نا امید شدم وقتی دیدم هوسوک هیونگ تنها اومده گفتم دیگه نمیبینمت ولی تو الان اینجایی
÷ تنها نیستم یونگم باهامه اونم رفته جیمین و ببینه
از بغلش بیرونم آورد
÷ توی نبود من که رل نزدی ؟
* به نظرت زدم ؟
÷ نه
* پس چرا میپرسی تهیونگ بزار خیالت و راحت کنم چشم من فقط تو رو میبینه نه هیچ خر دیگه ای رو
÷ نمیدونم الان این توهین بود یا ..
* کاملا توهین بود مگه دروغ میگم اگه خر نبودی به عشق من شک نمیکردی
÷ من به تو هیچ شکی ندارم من به الفاهای دیگه مشکوکم آخه کی همچین فرشته ای رو دوست نداره
* هیچکس جز تو نمیتونه تحملم کنه
÷ پس خیالم راحت شد پیش همه پررو باش تا وقتی دوباره برگردم پیشت
* اونکه همیشه هستم
+ نکنم ؟
÷ یونگ دیگه باید بریم
+ ته تو اینجا بودی ؟
÷ فکر کردی من بدون کوک دووم میارم اومده بودم ببینمش
دیدار کوک و ته
ویو کوک
وقتی تهیانگ اومد و نامه رو بهم داد باورم نمیشد که تهیونگ بیاد ولی الان پشت قصر توی بغلش داره غرقم میکنه
÷ کوکی من دلم برات یذره شده بود چرا وقتی فرار کردید نیومدید پیشمون ؟
* دل منم برات تنگ شده بود خودشم جیمین دو تا دلیل محکم برام آورد یک کشورمون بدون صاحب راحت مورد حمله قرار میگرفت دو اگه میومدیمم امپراطور ما رو باز بیرون میکرد پس تصمیم گرفتیم برگردیم و کشورمون و اداره کنیم ولی ته واقعا نا امید شدم وقتی دیدم هوسوک هیونگ تنها اومده گفتم دیگه نمیبینمت ولی تو الان اینجایی
÷ تنها نیستم یونگم باهامه اونم رفته جیمین و ببینه
از بغلش بیرونم آورد
÷ توی نبود من که رل نزدی ؟
* به نظرت زدم ؟
÷ نه
* پس چرا میپرسی تهیونگ بزار خیالت و راحت کنم چشم من فقط تو رو میبینه نه هیچ خر دیگه ای رو
÷ نمیدونم الان این توهین بود یا ..
* کاملا توهین بود مگه دروغ میگم اگه خر نبودی به عشق من شک نمیکردی
÷ من به تو هیچ شکی ندارم من به الفاهای دیگه مشکوکم آخه کی همچین فرشته ای رو دوست نداره
* هیچکس جز تو نمیتونه تحملم کنه
÷ پس خیالم راحت شد پیش همه پررو باش تا وقتی دوباره برگردم پیشت
* اونکه همیشه هستم
- ۱.۹k
- ۳۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط