لب به احساس زدم

لَب به احساس زدم ...
مسـت شدم ...
فهمیـدم ;
شاعران مَست ترین طایفهٔ هشیارند.!!

بی خود از حال شدن
گرچه گناه است
ولی..

" شاعری جُرم قشنگی است اگر بگذارند...
دیدگاه ها (۳)

هیچکس دلش نمیخواهد ازغم بنویسد..!!امامگر کم است چشمانی خیس ا...

#گاهی دلت می‌‌خواهددنج ‌ترین گوشه دنیا بنشینی وبا خیال راحتد...

یادم نبود برایت بگویمتو زن هستیاگر یک ناخن ات بشکنداز همهء ن...

هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری...چون تغ...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

شعله بی امان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط