رمان سفید پوش PT

رمان سفید پوش PT 6

وویو ا/ت

واقعا باورم نمیشه من مهبت دارم...
خوبه...میخوام با این مهبتم تمام دنیا رو درست کنم...
واقعا نمیدونم چیکار کنم...
چطوری باید این کار رو انجام بدم...
*از روی تختش پا میشه
باید برم ببینم میتونم چطور از مهبتم استفاده کنم...
(راستی میخوام مهبت ا/ت رو بگم ولی شما هر مهبتی میخواید بدونید)))
میره تو پارک ساحلی تا ببینه مهبتش چیه...

چند دیقه بعد...

نمیتونم نمیتونم این مهبت کوفتی رو پیدا کنم
+سلاااااام ا/ت
-سلاممممم پریا چان
+چه خبرا
-دارم مهبتم رو تست میکنم
+تست؟؟؟؟
-آره دارم میبینم که چه مهبتی دارم
+که این طور
-میشه کمکم کنی؟؟؟
+حتما.....

*یه لگد سفت تو سرت خالی میکنه
+ای احمق این چه کاریه میدونی مهبت ها چه خطر ناک برای مردمن
*محکم محکم با پاهاش میزنه تپ صورتت
-پریا چان نکن آییییی
*یکی محکم به شقیشت میزنه و بیهوش میشی

.......

بیدار میشی و میبینی روی تخت خواب خودت  نیستی.................



دیگه تا شصت روز هیچی نمیدم 😐😐😐
دیدگاه ها (۰)

رقص ونزدی؟؟؟؟ احمقانسترقص دابی فقطططط رقص دابی

زندگی با چیفویو

ووووویییی ریندوی کراااش

ریندو هایتانی

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

وقتی تو دعوا بهت آسیب میزنن و بیهوش میشینامجون:(بغض کرده) بی...

سناریو بیبی مانستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط