کمرم خم و مویم سپید گشت

کمرم، خم و مویم سپید گشت...


▪ ️روایت شده است هنگامی که حضرت زینب سلام الله علیها با همراهان به مدینه بازگشت، زنهای مدینه برای عرض تسلیت به حضورشان آمدند.
ایشان، تمامی حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می کرد، و آنها می گریستند تا اینکه به یاد حضرت رقیّه افتاد و فرمود:

▪ ️اما مصیبت شهادت رقیّه (سلام الله علیها) در خرابۀ شام، کمرم را خم و مویم را سفید کرد.

▪ ️زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان به شیون و ناله و گریه بلند شد، و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیّه سلام الله علیها بسیار گریستند.



📚 سرگذشت جانسوز حضرت رقیه: 50-51؛ عزاداری امام حسین علیه السلام، حیدر قنبری: 73.
#تاخدا
دیدگاه ها (۳)

زندگی ام بعد از توانگار که چیزی را کم داشته باشددر سراشیبی پ...

برشی از کتاب رفیق مثل رسول: برای رفع خستگی و فرار از گرما، گ...

وقتی که می‌خواهید به #روضه بروید، اگر سؤال کردند که کجا می‌ر...

آمدی در سرزمینی، که ریگ هایشپاهایت را می خراشند!و دستانت را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط