بی تو

بی تو

خودم را بیابان غریبی احساس می‌کنم

که باد را به وحشت می‌اندازد

جویبار نازکی

که تنها یک پنجم ماه را دیده‌است

زیباترین درختان کاج را حتا

زنان غمگینی احساس می‌کنم

که بر گوری گمنام مویه می‌کنند

آه

غربت با من همان کار را می‌کند

که موریانه با سقف

که ماه با کتان

که سکته قلبی با ناظم حکمت



گاهی به آخرین پیراهنم فکر می‌کنم

که مرگ در آن رخ می‌دهد

پیراهنم بی تو آه

سرم بی تو آه

دستم بی تو آه

دستم در اندیشۀ دست تو از هوش می‌رود

ساعت ده است

و عقربه‌ها با دو انگشت هفتی را نشان می‌دهند

که به سمت چپ قلب فرو می‌افتد.



#رضا_بروسان
#deep_feeling
دیدگاه ها (۱)

بی توخودم را بیابان غریبی احساس می‌کنمکه باد را به وحشت می‌ا...

بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است،که خوشبختانه بر گردن همه می د...

اگر تو بخواهیمورچه ای را از خانه اش دور می کنمو گرسنگی را به...

چون بیابانیدور افتادم از خودمو پوسیدمچون پایه‌های پلی در آب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط