راز سوت را

راز سڪــُوت را
نـم نـم اشـــڪ می دانـد
و غم تنهـــــــــایے را
خلـوتـ شب...
دیدگاه ها (۱)

هربار که دست هایم را میگیری،دعا میکنم کور شود هرچه گره است د...

آقایِ شهردار! بگویید این قدر عوض نکنند رنگ و رویِ این شهرِ ل...

کفشهایم رانمیخواهم.پابرهنه میروم .....تادرحریم تنهایی خود !!...

مثل من کاش جوابت به معما نرسدبارها گفته ام ای کاش به اینجا ن...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

این غافل ای عمر چه یواش و با سکوت هی می گذرهدریا هم با شرنگ ...

دقیقا همین روز بود ولی دوسال پیش... موزیکی منتشر شد که به دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط