چه غم انگیز است

چه غم انگیز است

خفتن با چشم های باز

و پایان اندیشه ها را نگریستن

چه غم انگیز است خفتن

آنگاه که شب رفته است

و از روز خبری نیست
دیدگاه ها (۱)

من شعر از اندوه ازل می خوانماسرار مگوی لحظه را می دانمپی برد...

دیگر از تقویم هم گذشت کارمان بس که در روزهای خستگی و شبهایِ ...

کاش می توانستبه رود بیندازد خودش راماهی کوچکی کهدلش دریا بود...

جمیل جدا اللقاء بین الام وطفلها

با من از عشق بگوگستاخ و سنگدل میخوانیمانگاه که کلام کسالت با...

༻﷽༺چه کنم دست خودم نیست اگر غم دارمشب جمعه‌ست حسین باز حرم ک...

The truth of my life....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط