نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را

نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را
ببخش بر من مسکین شکسته‌بالی را
.
نشد که پای پیاده به درگهت برسم
و تحفه آورم این دست‌های خالی را
.
منی که چلّه‌نشین غم توام مولا
.
نشدکه همدل و همره شوم موالی را
.
نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان
بدل به آه کنم این شکسته‌حالی را
.
دوباره چشمۀ جان‌بخش اربعین جوشید
.
نشد که درک کنم حال آن زلالی را
.
بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟
.
بگو کجا برم این حسرت سؤالی را؟
.
ببار حضرت باران به شوره‌زار دلم
.
ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را
.
چکید قطره اشکی و از غم تو سرود
.
قبول کن ز من این شعر ارتجالی‌ را
.
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
.اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دیدگاه ها (۱)

آخرین بار چه سالی رفتید اربعین کربلاء؟یادش بخیر ازدحام‌میلیو...

قدم قدم ...با یه علم ...ایشالا اربعین میام سمت حرم...پیاده ر...

"ڪنار قدم های جابر"... به زانو گرفتم سرم راهوای زیارتــ گرفت...

ال٘لٗهٌم ص٘ل علی محمد و آل محمد و عجل  فرجهم لبیک یا حسین؏🖤#...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط