Part2
پارت ۲
وقتی جیمین همکلاسی من بود
ا.ت :نه
بورام :مگه در مورد پسر جذاب کلاس نوشتی ؟
تا اومد ا.ت جواب بده ...
جیمین:چه لذتی داره اذیت کردن ملت برات ؟
یا خودا ازم طرفداری کرد
حیمین ادامه داد : در مورد هرکی نوشته باشه اصلا شاید پشت سر تو حرف زده
ویو بورام
باورم نمیشه داره از ا.ت زشت طرفداری میکنه آخه نه تیپ داره نه قیافه نه آرایش میکنه فقط بدنش خوبه ولی من همه چی تمومم
ویو ا.ت
یو هاهاها بمیرید از حسودی اون منو دوست داره هاها
معلم با خنده به ا.ت نگاه کرد رفت سراغ درس
تا رسید سر میز زنگ خورد( زنگ ناهار بود )
با مینا سر میز نشستید که یهو
جیمین : ا.ت میشه کنارت بشینم ؟
مینا که خبر داشت گفت: خب ا.ت من سیرم میرم درس بخونم . و خندید
تو دلم کلی چیز میز بهش گفتم ولی خب رفت
جیمین : میشه ؟
ا.ت : آره
ادامه دارد....
وقتی جیمین همکلاسی من بود
ا.ت :نه
بورام :مگه در مورد پسر جذاب کلاس نوشتی ؟
تا اومد ا.ت جواب بده ...
جیمین:چه لذتی داره اذیت کردن ملت برات ؟
یا خودا ازم طرفداری کرد
حیمین ادامه داد : در مورد هرکی نوشته باشه اصلا شاید پشت سر تو حرف زده
ویو بورام
باورم نمیشه داره از ا.ت زشت طرفداری میکنه آخه نه تیپ داره نه قیافه نه آرایش میکنه فقط بدنش خوبه ولی من همه چی تمومم
ویو ا.ت
یو هاهاها بمیرید از حسودی اون منو دوست داره هاها
معلم با خنده به ا.ت نگاه کرد رفت سراغ درس
تا رسید سر میز زنگ خورد( زنگ ناهار بود )
با مینا سر میز نشستید که یهو
جیمین : ا.ت میشه کنارت بشینم ؟
مینا که خبر داشت گفت: خب ا.ت من سیرم میرم درس بخونم . و خندید
تو دلم کلی چیز میز بهش گفتم ولی خب رفت
جیمین : میشه ؟
ا.ت : آره
ادامه دارد....
۳.۵k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.