به سراغ من اگر می آیید

به سراغ من اگر می آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگ های هوا ،
پر قاصد ها ییست که خبر می آرند،
از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک .
روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است
که صبح،به سر تپهی معراج شقایق رفتم
پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست.
به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من.
دیدگاه ها (۱)

بیدار کردن شخصی که خواب است اسان است امان از وقتی که کسی خود...

من اگر مستم وگر شهر به هم ریخته ام از سر صدق تو به تزویر و...

وقتی کودکاندر اروپا، آمریکا و روسیهسرِ کلاسِ شیمیتنبلی می کن...

چیزها دیده ام:چیزها دیده ام ...مردی دیدم میگفت زن حرام است و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط