یلدا که شد، ساعت را از کار می اندازم
یلدا که شد، ساعت را از کار می اندازم
تا صدایش عذابم ندهد
کتاب حافظ را می آورم و برای آمدنت نیتی میکنم
خدا کند امسال تعبیرش دیدن تو باشد
انار را دانه دانه در ظرف میریزم
هندوانه خدا کند شیرین از آب در بیاید
مثل بخت من از آب در نیاید خدای نکرده که
فقط به نام شیرین باشد
ترانه ای که دوست داری آماده می گذارم
چیزی که از قلم نیفتاده
راستی نگفتی یلدا می آیی؟!
تا صدایش عذابم ندهد
کتاب حافظ را می آورم و برای آمدنت نیتی میکنم
خدا کند امسال تعبیرش دیدن تو باشد
انار را دانه دانه در ظرف میریزم
هندوانه خدا کند شیرین از آب در بیاید
مثل بخت من از آب در نیاید خدای نکرده که
فقط به نام شیرین باشد
ترانه ای که دوست داری آماده می گذارم
چیزی که از قلم نیفتاده
راستی نگفتی یلدا می آیی؟!
۱.۷k
۳۰ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.