بالا بلند تر از هر بلند بالایی

«بالا بلند تر از هر بلند بالایی»

گفتیم:«چرا نمیری جلو و بهش نمیگی دوسش داری؟»
گفت:«کجا خبر دارند کریمان ز حال روی سیاهان؟»
گفتیم:«مسخره بازی در نیار بابا، برو بهش بگو تا دیر نشده».
یه آه عمیق کشید و گفت:
«بابا این قدش از من بلندتره ...
من بخوام پیشونیشو ببوسم باید چارپایه بذارم، نمیشه...
عشق بدون بوس پیشونی هم که خودت میدونی دیگه،
به چه ارزد؟ به ارزن»
بعد راشو کشید رفت ...
مدام ولی با خودش تکرار میکرد:
«هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم، هرگز به تو ..»

#محمدرضا_جعفری
دیدگاه ها (۲)

ذلت کشِ هزار خیالیم و چاره نیستلعنت به وضعِ دور ز دلدار زیست...

آن شب که تو در کنار مایی روز استو آن روز که با تو می‌رود نور...

در من بدمی من زنده شومیک جان چه بُوٙد صد جانِ منی...#مولوی

هیچوقت نمیتونی مجبورشون کنی کهعاشقت باشن،ولی میتونی یه روز ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط