جنگجویان نامحدود قسمت دو
جنگجویان نامحدود قسمت دو
خب چند تا توضیح کوچک میدم
اون در که در اسلاید ۲ است ، درواقع میخوره به راهرو اتاق یوکی، یوکی دوستم هست که آیدا هست ولی من تو گوشی یوکی صداش میکنم ، همسایمون بود ولی هنوز یکسال نشده رف ، اینجا راهروه اتاقش در کنار اتاق منه ، این انیمه درواقع داستان واقعی منه که یکسری تغییرات بهش دادم و بهشون قدرت اضافه کردم و پدر مادر هامونو از بین بردم
درواقع همه ی این کرکتر هایی که اینجا تو انیمه ان تو خونه ی من زندگی میکنند جز اون دختره روشنا
اون کلید رو روپوش کولر می افته ، یسنا و یوکی فکر افتاده تو محوطه و گم شده ، یسنا زمین چمن تو مدرسشون که چسبیده به خونشون رو میگرده اونجا نیست ، اون همیشه میگه مثلا کلاس اول تا سوم برن کلاس چهارم تا ششم بیان بیرون ، پس علاوه بر گشتن، داخل میکروفون هم صدا میده
اون لحظه به هم کلاسی اش که تو یک خونه ان اینو گفتم ، میگه بلندت میکنم یکی از شاخه های درخت رو بشکن بدش بهم
یسنا میره شاخه رو میزنه روی رو پوش کولر و کلید لاش گیر میکنه و یسنا دستشو میزاره رو روپوش و با دست کلید رو بر میداره
این توضیحات قسمت دو ، پایان توضیحات…
خب چند تا توضیح کوچک میدم
اون در که در اسلاید ۲ است ، درواقع میخوره به راهرو اتاق یوکی، یوکی دوستم هست که آیدا هست ولی من تو گوشی یوکی صداش میکنم ، همسایمون بود ولی هنوز یکسال نشده رف ، اینجا راهروه اتاقش در کنار اتاق منه ، این انیمه درواقع داستان واقعی منه که یکسری تغییرات بهش دادم و بهشون قدرت اضافه کردم و پدر مادر هامونو از بین بردم
درواقع همه ی این کرکتر هایی که اینجا تو انیمه ان تو خونه ی من زندگی میکنند جز اون دختره روشنا
اون کلید رو روپوش کولر می افته ، یسنا و یوکی فکر افتاده تو محوطه و گم شده ، یسنا زمین چمن تو مدرسشون که چسبیده به خونشون رو میگرده اونجا نیست ، اون همیشه میگه مثلا کلاس اول تا سوم برن کلاس چهارم تا ششم بیان بیرون ، پس علاوه بر گشتن، داخل میکروفون هم صدا میده
اون لحظه به هم کلاسی اش که تو یک خونه ان اینو گفتم ، میگه بلندت میکنم یکی از شاخه های درخت رو بشکن بدش بهم
یسنا میره شاخه رو میزنه روی رو پوش کولر و کلید لاش گیر میکنه و یسنا دستشو میزاره رو روپوش و با دست کلید رو بر میداره
این توضیحات قسمت دو ، پایان توضیحات…
۷.۵k
۰۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.