چشمانت را نمیفهمم

چشمانت را نمی‌فهمم
هیچ وقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهای مفهومی
با منِ سنتی
به زبان ساده‌ی نوازش
با دستانت حرف بزن .
دیدگاه ها (۳)

.الان فقط نیاز دارم بغَـلَم کنی،حرکتی به قِدْمَتِ خـودِ بشری...

.میخواهی بنشینی توی بغلم که برایت کتاب بخوانم؟میشود آرام بنش...

میتوان زیبا زیست…نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم،نه چنان ...

شاکی نشو از این همه دوست داشتن!من از کجا میدانستملا به لایِ ...

آمـدم گلایه کنم، گفتند:- کم نـق بزن، بقیه هم زندگی و بدبخـتی...

دیروز به مادرم زنگ زدم.بعد از مرگش تلفن ثابت خانه اش را جمع ...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط