گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید

🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃
🍃 🌸 🍃 🌸 گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید گرچه گفتند بهاران برسد مال منی
قصه اخر شد و پایان زمستان نرسید

من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم
جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید

کل این دهکده فهمید که عاشق شده ام
خبر اما به تو ای دختر چوپان نرسید

در دل مزرعه بغضم سله بسته ست قبول!
گندمم حوصله کن نوبت باران نرسید…

نان عاشق شدنم را پسر خان میخورد
لقمه ای هم به منِ بچه ی دهقان نرسید (( تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس))*
حیف دستم سر آن موی پریشان نرسید… 🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃 ┄🍃 🌸 🍃
🍃 🌸 🍃 🌸
دیدگاه ها (۱)

بیا که بر سر آنم که پیش پای تو میرم ازین چه خوش ترم ای جان ک...

نقاش می شومشاید هم شاعری نقاشبه تصویر می کشم لبخندهایت راسرخ...

دلتنگ توام ای که به وصلت نرسیدم دیوانه چشمان توام حیف ندانی...

یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو یک روز نگشت خاطرم شاد از تو دان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط