part : 5
ویو یوکی
داشتن همینطوری بحس می کردن که
من دیگه اعصابم نکشید و داد زدم
یوکی = بببسسستتتتههههه .. یا میان یا نمین دیگه عه ... دانگو ... بسته ... یول ... بسته ... رایان و داینا ... میاین بیاین نمیاینم نیاین اه ... من رفتم .. جایجینگاک منتظرتونم .....
رفتم جایجینگاک ... وای باورم نمی شه که .... الان اون تاگان عوضی رو تو معبد مقدص جایجینگاک و سونگرین می بینم .. می خواستم برم حصابشو برسم که دست یکی رو رو شونه هام .. حس کردم .. برگشتم دیدم که خدمتکار کیم بود ... گفت بیخیالش شم ...
هوووووووف ... چون خدمتکار کیم برام مثل خاله ی نداشتمه .... پس به حرفش گوش دادم .... و رفتم سالن تمرین هوانسو ... راستش نصبت به تانسو و ریوسو به هوانسو کمتر تصلت دارم واسه همین داشتم تمرین می کردم که
صدای بزن بزن شنیدم .... رفتم دیدم که تاگون داره با یول دعوا می کنه ... دیگه عصبانیتمو نتونستم کنترل کنم و زدم به سیم آخر ....
یوکی = تتااااگگگگوووووونننننننن (عربده)
فکر کردی وقتی دیدمت و کاری نکردم بخواطر این بود که ضعیفم ؟ نخیر .. چون حوصلتو نداشتم ... الان داری با یول و دانگو مبارزه می کنی ؟ دنبال شری ؟
داشتم همینطوری با عربده باهاش حرف می زدم که صدای آواز یکی رو شنیدم ... انگار ۷ تا پسر داشتن آهنگ می خوندن ... عجیبه آخه اینجا همه ی پسرا احل شرو دعوا هستن ..... ( اعضا داشتن آهنگ Dop رو می خوندن )
داشتم به آهنگ گوش می دادم که ......
~ خماری ~
داشتن همینطوری بحس می کردن که
من دیگه اعصابم نکشید و داد زدم
یوکی = بببسسستتتتههههه .. یا میان یا نمین دیگه عه ... دانگو ... بسته ... یول ... بسته ... رایان و داینا ... میاین بیاین نمیاینم نیاین اه ... من رفتم .. جایجینگاک منتظرتونم .....
رفتم جایجینگاک ... وای باورم نمی شه که .... الان اون تاگان عوضی رو تو معبد مقدص جایجینگاک و سونگرین می بینم .. می خواستم برم حصابشو برسم که دست یکی رو رو شونه هام .. حس کردم .. برگشتم دیدم که خدمتکار کیم بود ... گفت بیخیالش شم ...
هوووووووف ... چون خدمتکار کیم برام مثل خاله ی نداشتمه .... پس به حرفش گوش دادم .... و رفتم سالن تمرین هوانسو ... راستش نصبت به تانسو و ریوسو به هوانسو کمتر تصلت دارم واسه همین داشتم تمرین می کردم که
صدای بزن بزن شنیدم .... رفتم دیدم که تاگون داره با یول دعوا می کنه ... دیگه عصبانیتمو نتونستم کنترل کنم و زدم به سیم آخر ....
یوکی = تتااااگگگگوووووونننننننن (عربده)
فکر کردی وقتی دیدمت و کاری نکردم بخواطر این بود که ضعیفم ؟ نخیر .. چون حوصلتو نداشتم ... الان داری با یول و دانگو مبارزه می کنی ؟ دنبال شری ؟
داشتم همینطوری با عربده باهاش حرف می زدم که صدای آواز یکی رو شنیدم ... انگار ۷ تا پسر داشتن آهنگ می خوندن ... عجیبه آخه اینجا همه ی پسرا احل شرو دعوا هستن ..... ( اعضا داشتن آهنگ Dop رو می خوندن )
داشتم به آهنگ گوش می دادم که ......
~ خماری ~
۴.۱k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.