شما دختری یا پسر؟
روزگار غریبی است نازنین. دختر را از پسر و پسر را از دختر نمیتوان تشخیص داد. همین نازنین هم که اسم بردم پسر است. میگوید زن و مرد با هم برابرند پس باید اسم آنها هم برابر و یکسان باشد. شاید فکر کنید اُسی مُسی چیزی است اما طرف فوق لیسانس دانشگاه تهران دارد. دیروز رفته بودم توالت یک مرکز خرید یکهو یک زن وارد دستشویی شد. گفتم خانم دستشویی بانوان درب کناری است. ناراحت شد و اعتراض کرد و گفت: «شورش رو درآوردید. هیچ جای دنیا مثل این خراب شده زن رو از مرد جدا نمیکنن. بدبختها حالا مثلا من یک متری شما چیز بکنم شما تحریک میشید؟» این یکی اُسی مُسی چیزی بود. حالا تو تنگت گرفته چرا قوانین و عرف بینالملل را زیر سوال میبری؟
.
هفتهی پیش ماشین را بردم باتریسازیِ ریحانهسادات. فکر کردم طرف اسم دخترش را زده روی تابلو؛ اما دیدم خود ریحانه خانم باتریسازی باز کرده. امروز هم رفتم میللنگتراشی آزیتا جنبِ تعویض روغنی سارینا. همهشان خانمهایی بودند که دوست داشتند بگویند ما هیچی از مردها کم نداریم. آن طرف خیابان هم یک مرکز کاشت و پدیکور و مانیکور ناخن بود به اسم خدمات ناخن سِداسمال. کنارش هم یک شینیونکاری بود به اسم شینیونِ ممد. من نمیدانم وقتی در مملکت ما اینقدر به زنها ظلم میشود و جنس دوم حساب میشوند پس این همه میل به شبیه دختر شدن در برخی پسرها چیست؟ موهای بلند و میکاپ و ماتیک و گوشواره و النگو و پابند و بند انداختن و پیرسینگ ناف دیگر آداب زنانه نیستند و حالا دیگر اسپورت شدند. فقط امیدوارم این بزرگواران به خاطر تقابل با عرف و مبارزه با نظام، حداقل زاییدن را اسپورت نکنند.
.
چند روز پیش دیدم یک آقا پسر با همسرم دست داد. رفتم یقه مرتیکه بیناموس را گرفتم و چسباندمش به دیوار، خواستم چکیاش بکنم که ناگهان یک دختر خانم از پشت دست انداخت و گردنم را گرفت و داد زد: با زن من چیکار داری؟ مگه خودت خواهر و مادر نداری؟ همسرم که دید یک دختر به من دست زده عصبانی شد و گفت زنیکه با شوهر من چیکار داری؟ طرف گفت من زن نیستم، مردم. گفتم یه لحظه صبر کنید. الان کی زنه کی مرده؟ مرده گفت من زنم و زنه گفت من مردم. آمدم به مرده که میگفت زن است دقیقتر نگاه کنم که دیدم همسرم آنجاست. پس به زنه که میگفت مرد است دقیقتر نگاه کردم و دیدم راست میگوید واقعا مرد است. رفقا مراقب باشید به خاطر مخالفت با حکومت یا مثلاً خاص بودن، یکوقت هویت خودتان را به باد ندهید. این روزها دختر را از پسر و پسر را از دختر نمیتوان تشخیص داد مگر همسرتان نباشد و بتوانید خیلی دقیق نگاه کنید.
خلاصه روزگار غریبی است نازنین داداش.
خلاص
.
هفتهی پیش ماشین را بردم باتریسازیِ ریحانهسادات. فکر کردم طرف اسم دخترش را زده روی تابلو؛ اما دیدم خود ریحانه خانم باتریسازی باز کرده. امروز هم رفتم میللنگتراشی آزیتا جنبِ تعویض روغنی سارینا. همهشان خانمهایی بودند که دوست داشتند بگویند ما هیچی از مردها کم نداریم. آن طرف خیابان هم یک مرکز کاشت و پدیکور و مانیکور ناخن بود به اسم خدمات ناخن سِداسمال. کنارش هم یک شینیونکاری بود به اسم شینیونِ ممد. من نمیدانم وقتی در مملکت ما اینقدر به زنها ظلم میشود و جنس دوم حساب میشوند پس این همه میل به شبیه دختر شدن در برخی پسرها چیست؟ موهای بلند و میکاپ و ماتیک و گوشواره و النگو و پابند و بند انداختن و پیرسینگ ناف دیگر آداب زنانه نیستند و حالا دیگر اسپورت شدند. فقط امیدوارم این بزرگواران به خاطر تقابل با عرف و مبارزه با نظام، حداقل زاییدن را اسپورت نکنند.
.
چند روز پیش دیدم یک آقا پسر با همسرم دست داد. رفتم یقه مرتیکه بیناموس را گرفتم و چسباندمش به دیوار، خواستم چکیاش بکنم که ناگهان یک دختر خانم از پشت دست انداخت و گردنم را گرفت و داد زد: با زن من چیکار داری؟ مگه خودت خواهر و مادر نداری؟ همسرم که دید یک دختر به من دست زده عصبانی شد و گفت زنیکه با شوهر من چیکار داری؟ طرف گفت من زن نیستم، مردم. گفتم یه لحظه صبر کنید. الان کی زنه کی مرده؟ مرده گفت من زنم و زنه گفت من مردم. آمدم به مرده که میگفت زن است دقیقتر نگاه کنم که دیدم همسرم آنجاست. پس به زنه که میگفت مرد است دقیقتر نگاه کردم و دیدم راست میگوید واقعا مرد است. رفقا مراقب باشید به خاطر مخالفت با حکومت یا مثلاً خاص بودن، یکوقت هویت خودتان را به باد ندهید. این روزها دختر را از پسر و پسر را از دختر نمیتوان تشخیص داد مگر همسرتان نباشد و بتوانید خیلی دقیق نگاه کنید.
خلاصه روزگار غریبی است نازنین داداش.
خلاص
۱۱۷.۷k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.